ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



اشک قلم
کسی اگر به غمت شد دچار می گرید
کنار خیمه دلی سوگوار می گرید
هنوز ناله ی بی جان العطش باقی ست
و طفل تشنه لب شیرخوار می گرید
زنی نظاره گر جلوه های زیبایی ست
گهی صبور وگهی بی قرار می گرید
نگاه منتظرش پرسه می زند در دشت
واسب تشنه لب بی سوار می گرید
عزا گرفته زمین، دشت نوحه می خواند
وچشم غم زده ی روزگار می گرید
وبغض کهنه ی آتش فشان همیشه تو را
بهانه کرده وبا انفجار می گرید
دلش شکست زمین وگسل پدید آمد
زمین بر این خبر ناگوار می گرید
اگر اجازه دهی عقده وا کند امشب
شبیه زلزله ی رودبار می گرید
بیا که کار من از فال واستخاره گذشت
که جان خسته از این انتظار می گرید
تو استعاره ی اشعار ناگزیر منی
غزل برای تو بی اختیار می گرید
سپرده ام به دلم با بهار می آیی
بهار می رسد وشرمسار می گرید
غروب جمعه وتقویم ودفتر نم دار
وشاعری که چو ابر بهار می گرید...

موضوعات :  عاشورایی ،

   تاریخ ارسال  :   1393/8/14 در ساعت : 14:15:24   |  تعداد مشاهده این شعر :  702


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمدمهدی عبدالهی
1393/8/16 در ساعت : 5:42:55
سلام و عرض ادب خانم احمدي بزرگوار
درود بر شما،
ماجور باشيد در پناه ارباب بي كفن عشق و تا آخر عمر شاعر با اخلاص حضرات آل الله باشيد
توفيقاتتان روزافزون
پيروز و سربلند باشيد
زینب احمدی
1393/8/16 در ساعت : 5:48:27
سلام.از لطف شما ممنونم
عبدالله عمیدی
1393/8/15 در ساعت : 20:25:28
سلام
آفرین
بر سفره محبت حضرت سیدالشهدا علیه السلام مهمان باشی همیشه
مرضیه عاطفی
1393/8/15 در ساعت : 23:46:28
"تو استعاره ی اشعار ناگزیر منی
غزل برای تو بی اختیار می گرید"
بازدید امروز : 6,924 | بازدید دیروز : 18,002 | بازدید کل : 121,538,155
logo-samandehi