ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



مادر
اومرهم هر دردو پریشانی ِ ما بود
پیغمبر معصوم که زندانی ما بود
هر صبح فلق را به سر سفره می آورد
با رکعت گل روح ِ مسلمانی ِ ما بود
یک دسته گل از یاس به دیوار دلش بود
او منتظر حضرت پنهانی ِ ما بود
یک پنجره هر روز نگاهی به حرم داشت
او عاشق خورشید خراسانی ما بود
آن چادر گلدار نمازش پر پرواز
هم چتر برای شب ِ بارانی ِ ما بود
در دست و دلش نرگس و ریحان و غزل داشت
گلدسته ی هر روضه ومهمانی ما بود
وقتی که پرید از لب ایوان دل ِ ما
صد داغ به دل زخم به پیشانی ِ ما بود
با رفتن او فصل بهار از دل ما رفت
هر فصل فقط فصل زمستانی ما بود
در دفتر ما مثنوی  ِ غم شده جاری
در فصل غزل مصرع پایانی ِ ما بود

مجتبی اصغری فرزقی (کیان) مشهد
کلمات کلیدی این مطلب :  پیغمبر ، فلق ، کیان ، منتظر ، ایوان ، زخم ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1393/11/4 در ساعت : 9:28:42   |  تعداد مشاهده این شعر :  630


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مهدی سیدحسینی
1393/11/6 در ساعت : 19:1:14
درود
روحشان شاد
حسین وفا
1393/11/6 در ساعت : 17:30:17
سلام و سپاس از شما استاد فرزقی عزیز
محمدمهدی عبدالهی
1393/11/5 در ساعت : 0:56:12
سلام و عرض ادب جناب أصغري بزرگوار
درود بر شما
بازدید امروز : 7,335 | بازدید دیروز : 11,036 | بازدید کل : 122,937,974
logo-samandehi