استا د گرامی این غزل با انهمه زیبای ریتمی روانی
و درو نمایه ای که دارد دو گانگی در او حس می شود
شاید برداشت بنده درست نباشد فی الحال نظرم را ابراز می دارم تا سرو معظم را چه پسند اید

اگر اشاره این غزل به معشوق است
که عاشق با معشوق سر جنگ نباید داشته باشد
مشوق را ناز است و عاشق را نیاز

مانند همیشه با نبردم با تو
بامعشوق نبرد کردن زیبنده نیست

و یا اگر اشاره ها به یک رقیب است
که با تو مبارزه می کند وتو هم با او در نبردی
چرا تا صبح امید با او رهنوردی
از دشمن ورقیب چه امیدی است که با اورهنورد باشی باید تا صبح امید با او در نبرد باشی

یک جا گفته ای تو مردی کن تامن مردی کنم
این بیت نشان می دهد که شما از خودت
برای نیکی کردن و محبت مایه نگذاشته ای
می خواهی او خوبی کند تا تو هم پاسخگوی نیکی او باشی حال انکه باید عکس انرا می فرمودید
که اگر شما هم قصد نیکی ندارید من قصد نیکی دارم ودر اصلاح شما تا لحظه اخر می کوشم

جسارتم را ببخشید استاد سلیقه خود را ابراز داشتم

سسلام و سپاس
محظوظ شدم
برقرار باشید

سلام.
درود فراوان بر سید بزرگوار ..
زیبا سروده تان بر دل نشست .
دستمریزاد .
شاد و پیروز باشید .
(())(())(())(())(())(())(())(())(())(())(())(())
دردِ تو خــــدا کــنـــد نبــینـــــم ، امّــا
دردی ست اگر ، شریکِ دردم با تو

سلام
دردِ تو خدا کند نبینم ، امّا
دردی ست اگر ، شریکِ دردم با تو
شورانگیز است