ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



آه باران ببار و محشر کن


فصلها میرود بدون درنگ



بی خبر نیستی از این دل تنگ



فصل پاییز فصل دلتنگی است



دل من مثل برگها ر نگی است



صورتم زرد و بی رمق جانم



بی تو در این جهان نمی مانم



راستی حرف من دل آزار است



شاید این لحن بر تو دشوار است



گر تو را رنج داده ام به سخن



بخشش از توست اشتباه از من



تو بزرگی منم که ناچیزم



ازبد خویش اشک میریزم



طالبت هستم ای همیشه بهار



بر کویر دلم دوباره ببار



راه گم کرده ام نجاتم ده



من تورا طالبم براتم ده



دام شیطان نفس پیرم کرد



غم هجر تو هم اسیرم کرد



من گرفتارم ای امام زمان



بی کسم در میانه میدان



جنگ شیطان نفس و انسان است



این همان رانده از در جان است



او طمع کرده بر محبت تو



تا رباید محب دولت تو



ای که در پشت پرده پنهانی



آخرین آرزوی انسانی



من گرفتار دام شیطانم



قوتم ده که بی تو بی جانم



گرد باد بلا اسیرم کرد



هجر رویت ببین چه پیرم کرد



لب گشا و بگو که آمده ای



شعله بر خانمان غم زده ای



لب گشا و بگو که ای شیطان



برو گم شو ز قالب انسان



لب گشا و بگو اناالمهدی



تا که پایان پذیرد این قحطی



قحطی مهر و عشق آخر کن



آه باران ببار و محشر کن



سروده سید جمال الدین شهرزاد 


کلمات کلیدی این مطلب :  آه ، باران ، ببار ، و ، محشر ، کن ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/6/18 در ساعت : 23:41:10   |  تعداد مشاهده این شعر :  1318


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بهشاد امامی
1390/6/19 در ساعت : 10:35:38
سلام دوست گرانقدر از تشريف فرمايي شما خوشحالم. حركت رو به جلو در سروده هايتان كاملا محسوس و قابل تمجيد است. اميد كه حضرت دوست به بهترين وجه از حضرتعالي بپذيرد و شما را موفق دارد.
بازدید امروز : 5,374 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,561,334
logo-samandehi