دسته بندی اشعار

آخرین اشعار

آخرین نقدها

شرح پریشانی

به 'مفاخر ادبی'سرزمینم
 
خیام، مولانا و حافظ، بلخ و نیشابور
مرو و بخارا و سمرقند و کمی انگور
 
حافظ بخارا را به ترکی داده؛ اما نصر(1)
از 'بوی جوی مولیان'رودکی مغرور
 
خیام در ده قرن با بهرام درگیر است
من با خودم، با عشق، با اندوه حتی گور
 
تنها سنایی در میان باغ خوشحال است
شهنامه‌ی منثور در دست ابو منصور (2)
 
آیینه‌ها تصویر دنیای ریا هستند
پیچیده بیدل را درون هاله‌ای از نور
 
بیدل میان واژه‌ها آرام می‌گرید 
صائب که رقصیده است بین واژه‌ها مسرور
 
شرح پریشانی، شکایات دل وحشی‌ست
وقتی که غم را آشکارا می‌کند مجبور
 
با فرخی تنها پری‌رویان خوشحال‌اند
چون کاروان حله وقتی می‌رسد از دور
 
پیر هرات و نقش‌هایی از کمال‌الدین
شب‌ها که می‌آید کلیم از سرزمین طور
 
حرف خدا را  ذره‌ذره شعر می‌گوید
سرمست از حرف خدا با بربط و تنبور
 
چون مولوی صد قونیه با شوق می‌رقصد
صد قرن دیگر می‌زند شعرش به جانم شور
 
1 – نصر ابن احمد سامانی  امیر بخارا
2 -  ابو منصور سامانی

---

---

   تاریخ ارسال  :   1394/2/17 در ساعت : 3:45:52   |  تعداد مشاهده این شعر :  770

---

---