بگذار دلم غرق نگاه تو بماند
این یوسف گمگشته به چاه تو بماند
از عمر چه ماندست به جز چند نگاهی
رخصت بده در سینه گناه تو بماند
دل عاشق عشق است چه دخلی به تو دارد!
با این همه بگذار تباه تو بماند
هرچند رمیدست دل از هرچه سیاهی
بگذار که یک چند سیاه تو بماند
اردو زده یک لشکر اندوه در این دشت
بگذار در این شهر سپاه تو بماند
تا ساحل دریای خدا راه زیادی ست
بگذار دلم غرق نگاه تو بماند
.
تاریخ ارسال :
1394/3/9 در ساعت : 15:50:55
| تعداد مشاهده این شعر :
868
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.