سلام و عرض ادب
هدایای غیرنقدی:
شعری یکدست با استخدام واژگانیِ بجا در راستای انتقال پرقوت حس و حال شاعر.
شعری موفق، موثر، هنرمندانه و زیرکانه، موفقیتی که قبلا در شعر" آقا! رضا هستم... رضا... " شاهد آن بودیم و بنده از نگاه خودم علل موفقیتش را مفصلا برشمردم.
...
در شعر " همدم کوپه ی قطار..." شاعر برای انتقال بهتر و موثرتر، غیر از استخدام واژگانِ بجا از یک فضای سوررئال نیز کمک گرفته است. از ذکر ریز این تصاویرِ رسا می گذرم ، تصاویری که رسانایی خوبی در انتقال احساسات -خستگی، پریشانی شاعر و دلدادگی ِزیارت آقا -به مخاطب دارد. فقط به ذکر این تک بیت بسنده می کنم که از دید بنده اوج این موفقیت است:
(گرم صحبت شدیم، یادم رفت گز تعارف کنم؛ بفرمایید...
راستی! اصفهان دلش می خواست، لهجه اش مثل سبزوار شود)
اوج انتقال پریشانی و آشفتگی ... شاعر نه تنها در یک فضای وهمی با کوپه سیر میکند بلکه هر چیزی را در عین بی ربطی به دلدادگی اش ربط میدهد.
...
اما هدایای نقدی:
*همدم کوپه ی قطار شدم، چشم من خیس و چشم پنجره خیس
در این مصرع "کوپه" به عنوان همدم معرفی شده است نه پنجره...انتظار می رود که مرجع چشم دقیق باشد .مثلا آورده شود چشم من خیس و چشم "کوپه" هم خیس یا چشم من خیس و پنجره کوپه هم... چشمش، چشمت... پنجره ش یا...
*آرزو کرد جای ریل قطار مثل آدم پیاده راه رود
کژتابی و ایجاد خلل در سیر شعر و سهل انگاری در چینش مصرع. کژتابی در واژه "جای"
بجای ریل قطار آرزو کرد!! جای "داشتن" ریل ... حذف مخل به کژتابی منجر شده است.