مثل افطار که با شیر و عسل می چسبد
از لبت بوسه به همراه بغل می چسبد
با خنک های نسیمی که بیارد خبرت
چای شیرین و حیاطی و غزل می جسبد
این قدر ساده به من زل زده چشمت لب حوض
که در این حال فقط مرد دغل می چسبد
می شود از تو سخن گفت به بسیار ولی
گر بگوییم به ایجاز و مثل می چسبد
از گلستان لبت چند سخن موقع خواب
مثل وقتی سخن از شیخ اجل می چسبد
خط ابروی تو شد داعش و انداخت مرا
بحث ممنوع ولی با تو جدل می چسبد
دید چشمت که موذن به صلا گفت به خود
در اذان حی علی خیر عمل می چسبد
شعر با قالب موزون تنت خواست دلم
زین سبب گفت مفاعیل و فعل می چسبد
کلمات کلیدی این مطلب :
عسل ،
بغل ،
تاریخ ارسال :
1394/4/15 در ساعت : 15:3:34
| تعداد مشاهده این شعر :
704
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.