علی اصغر اقتداری
1394/4/28 در ساعت : 9:21:33
سلام بر استاد خوش عمل
سپاس از این که وقت شریفتان را صرف خواندن ونوشتن نقد بر شعر حقیر نموده اید
انتظار این بود که نگاه موشکافانه ی شما به واکاوی مفهوم بیت مصروف می شد
تو که با دشمن عدالت می کنی
دوست را آتش حوالت می کنی
اول در مورد ایراد حضرت عالی باید به عرض برسانم که اگر در مصراع اول که تعلیل نبود فرمایش شما متین وبه قول ساروی ها بالای سر اما چون در مصراع اول حکمی صادر نشده یعنی حرف شاعر هنوز تمام نشده مصراع دوم معنای آن را کامل می کند وباید از طرف شاعر علامت سوال گذاشته شود
انما آن چه برای خودم هم البته بعد از چاپ کتاب پیش آمد این بود که مگر آتش حواله کردن به دست برادرش عقیل عین عدالت او نبود؟ اودر مقابل زیاده خواهی برادرش که از او درهم ودینار زیادی هم می خواهد آتش در دستش می گذارد تا برای آیندگان سرمشق شود که اجرای عدالت برادر وخواهر وپدرومادر وقوم وخویش وآشنا نمی شناسد وهیچ مصلحتی هم نمی تواند اجرای آن را زیر سوال ببرد
بنابرای باید مصرع دوم در تایید عدالت مولا می آمد نه در مقابل عدالت او!
(نقد شاعر بر شعر خودش!)
در پایان بازهم از جناب خوش عمل تشکر خودرا اعلام می نمایم