ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



طپش سبز

مردم شهر مرا رنگ خزان می دیدند
بر رخ زرد درختان دلم خندیدند

واژه از کوه نگاهم فوران کرد ولی
در شگفتم که چرا حرف مرا نشنیدند

گام های تو که لبریز بهارند چرا
راه پاییزی دنیای مرا پرسیدند؟

چشم هایت که از آغوش سحر آمده اند
بهتر از شب زده ها حال مرا فهمیدند

آمدی رو به خودت پنجره ای وا کردی
شاخه ها اولش از باد صبا ترسیدند

تا بر احساس درختان دلم تابیدی
ابرها بر تن بی تاب زمین باریدند

شاخه هایی که پر از ترس زمستان بودند
همزمان با طپش سبز دلت روییدند
کلمات کلیدی این مطلب :  خزان ، سحر ، طپش ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1394/5/27 در ساعت : 12:51:54   |  تعداد مشاهده این شعر :  590


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

خلیل ذکاوت
1394/5/27 در ساعت : 13:7:16
سلام
آفرین
بسیار خوب
عظیمه ایرانپور
1394/5/28 در ساعت : 13:3:50
سلام بزرگوار
سپاس از لطف شما
حسین وفا
1394/5/27 در ساعت : 13:11:26
سلام و عرض ادب خانم ایرانپور عزیز
مهمان زیبایی پر از احساس شعرتان شدم و از خواندنش لذت بردم.. مثل همیشه بی نطیر بود

چشم هایت که از آغوش سحر آمده اند
بهتر از شب زده ها حال مرا فهمیدند

آمدی رو به خودت پنجره ای وا کردی
شاخه ها اولش از باد صبا ترسیدند


عظیمه ایرانپور
1394/5/28 در ساعت : 13:5:3
سلام جناب وفا
خوش اومدید
ممنون که همراهی تون رو دریغ نمی کنید
مرضیه عاطفی
1394/5/27 در ساعت : 18:10:19
واژه از کوه نگاهم فوران کرد ولی
در شگفتم که چرا حرف مرا نشنیدند

عظیمه ایرانپور
1394/5/28 در ساعت : 13:6:16
سلام بانو
خوشحالم بیتی مورد توجهتون قرار گرفت
سپاس
جابر ترمک
1394/5/29 در ساعت : 15:0:12
چشم هایت که از آغوش سحر آمده اند
بهتر از شب زده ها حال مرا فهمیدند
درود و عرض ادب
عظیمه ایرانپور
1394/6/5 در ساعت : 12:57:4
درود بزرگوار
حضورتون باعث افتخاره
ممنونم
شبنم فرضی زاده
1395/1/24 در ساعت : 11:12:22
درود بانو زیباست
عظیمه ایرانپور
1395/1/24 در ساعت : 13:34:55
درود و سپاس
بازدید امروز : 19,003 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,574,964
logo-samandehi