سلام و عرض ادب خانم ایرانپور عزیز
مهمان زیبایی پر از احساس شعرتان شدم و از خواندنش لذت بردم.. مثل همیشه بی نطیر بود
چشم هایت که از آغوش سحر آمده اند
بهتر از شب زده ها حال مرا فهمیدند
آمدی رو به خودت پنجره ای وا کردی
شاخه ها اولش از باد صبا ترسیدند
عظیمه ایرانپور
1394/5/28 در ساعت : 13:5:3
سلام جناب وفا
خوش اومدید
ممنون که همراهی تون رو دریغ نمی کنید
|