ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



ابیات کویری
 تو بدجور عاشق امّا سخت گیری
نگاهت را تو کاش از من نگیری
 
تو مو را می کشی ، از ماست بیرون
چه وسواسی ، هنوزم سخت گیری
 
تبت هذیان عشقم نیست امروز
به این خود سوزی ات چون ناگزیزی
 
اَبد دادی مرا در خواب دنیا
به بندم می کشی از روی سیری
 
اگر بی طاقتی ، کم صبر و خاموش
نباید خُرده پس ، بر من بگیری
 
تنم عریان دستانی است بی رحم
که باعث شد بمانم در اسیری
 
چه آسان از بهارت برگ دادم
به تابستان چشمی گرمسیری
 
هنوز عاشق شدن را دوست دارم
به جنجالی ترین ، حسی ضمیری
 
تو گفتی گفتی از من ، تا که دیدم
در آغوشم تو داری خواب میری
 
به تمثیلت کشیدم ، شعر خواندی
تو در رگبار ابیاتی کویری
 
برایم چتر می سازد نگاهت
هنوزم با دو چشمانی حریری
 
نگاهت کهکشانی از تماشاست
که دارد جَذبه در این راه شیری
 
زمین آلوده ات شد ، برف بارید
تو از بس نازنینم ، سَر به زیری
 
تو آرامی ، من آرامش ندارم
من اذعان دارم الحق بی نظیری
 
خدا در حقت اینجوری دعا کرد
دراز عمر شود ، هرگز نمیری
 
کلمات کلیدی این مطلب :  کویر ، ماست ، راه شیری ، کهکشان ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1394/6/20 در ساعت : 2:17:58   |  تعداد مشاهده این شعر :  610


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مهدی سیدحسینی
1394/6/21 در ساعت : 16:26:51
دراز عمرت شود
درود
فواد شجا ع الدینی
1394/7/23 در ساعت : 9:23:3
ممنون و سپاس از لطف و نظرتان ، استاد گرامی
بازدید امروز : 7,361 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,563,321
logo-samandehi