دسته بندی اشعار

آخرین اشعار

آخرین نقدها

بغضی ستروگ حنجره ها را گرفته است

اندوه ، سطح پنجره ها را گرفته است
بغضی ستروگ حنجره ها را گرفته است
دیوی سیاه در ته فنجان قهوه ها...
فال تمام باکره ها را گرفته است
در شهر ما طراوت احساس مرده و...
گردو غبار منظره ها را گرفته است
تصویرهای شوم و پر از صحنه های بد....
چشمان خیس کر کره ها را گرفته است
تابوت های یخ زده و آسمان خراش ...
جای تمام مقبره ها را گرفته است
اما هنوز کودک احساس شاعری....
با شوق چوب فر فره ها را گرفته است
انگار از درون سیاهی ، سپیده را....
بدجور حس ساحره ها را گرفته است …!
زل می زند به سینه شب بی خبر که ...غم
بال تمام شب پره ها را گرفته است
شوریده

---

---

   تاریخ ارسال  :   1390/7/2 در ساعت : 9:38:17   |  تعداد مشاهده این شعر :  1150

---

---