تنهاتر از روزی که می رفتند، تنهای تنها بازمی گردند
این قطره های خون دل خورده، از بهت دریا بازمی گردند
با عطر باران های ذی الحجه، عطر جدایی می وزد، انگار
گیسو پریشان های قربانگاه، از هرم صحرا بازمی گردند
یک عده با یاران خود رفتند، اما بدون یار می آیند
با خنده های روی لب رفتند، با گریه اما بازمیگردند
از راه می آیند و می بارند، یاد کسانی را که کم دارند
با داغ مجنون های جا مانده، لیلا به لیلا بازمیگردند
ای قاری خوش لهجه امشب را، یاسین و الرحمن تلاوت کن
تا تو دهان وا می کنی جان ها، بهر تماشا باز می گردند
بوی گلاب از دور می آید، یک قافله از نور می آید
هم حاجیان کشته ی بی جان، هم نیمه جان ها بازمی گردند
مرگی که در راه خدا باشد، مفهوم آن زیبایی محض است
یاران اسماعیل و ابراهیم، از حج ِ زیبا بازمیگردند
با بوی گل از راه می آیند، حجاج بیت الله می آیند
زیر قدم ها له شدند اما، روی سر ما بازمی گردند
تاریخ ارسال :
1394/7/7 در ساعت : 18:28:17
| تعداد مشاهده این شعر :
854
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.