ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



نشانی ...
چه زیبا خواند گلبانگ اذان را
به شور آورد لحن مهربان را

  تکان داد این میان ابلیس را نیز
به خود آ ... ای که گم کردی  زمان را

علی ...تکبیر و  حمد و...رفت اَز هوش
چه حال است این دل و دست و زبان را؟

ملایک اَز پی او سجده رفتند
به سجده برد وقتی جسم و جان را

زبانم لال ...آه از دست شیطان
که از رو بست شمشیر نهان را

به یک ضربت سبب شد تا قیامت
تکان های زمین و آسمان را

که خون فوّاره زد اَز فرق خورشید
نشانی داد راه ِ بی نشان را

  خدا را ...  بعد از آن خورشید _ یکسر_
شکسته سوز سرما استخوان را

پس از مولا زمستانی ترین شب
به جنگ روشنی بسته میان را  

کدامین مرد غیرتمند دیگر؟
بگیرد دست یاری ناتوان را

چه کس خواهد شنید آیا از این پس
کنار بی کسان آه و فغان را

چه دست ناشناسی بر فقیران
از امشب باز بخشد قرص نان را؟
.............

محمدیزدانی جندقی
کلمات کلیدی این مطلب :  مولا ، راه ،


   تاریخ ارسال  :   1395/4/4 در ساعت : 12:56:39   |  تعداد مشاهده این شعر :  691


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمدرضا جعفری
1395/4/4 در ساعت : 15:12:42
درود استاد ........آموختم

چه دست ناشناسی با فقیران؟
از امشب می کند تقسیم نان را
*******************************
درودتان اندیشمند ارجمند حضورتان را گرامی می دارم سپاس
صمد ذیفر
1395/4/5 در ساعت : 10:44:38
سلام
و درود بر جناب یزدانی جندقی عزیز و گرامی
اجرتان با مولا علی(ع)
طاعات تان قبول حق تعالی
ان شاء الله
**************************
عرض ادب وارادت جناب استاد ذیفر
خوش آمدید قدم به قدم
سپاس
رضا محمدصالحی
1395/4/5 در ساعت : 11:55:58
خدا را ... بعد از آن خورشید_ یکسر_
شکسته سوز سرما استخوان را

طیب الله استاد عزیز

***********************
سلام استاد ارجمند جناب محمدصالحی
دوست گرانقدرم خوشحالم از حضورتان سپاس
شبنم فرضی زاده
1395/5/30 در ساعت : 9:43:33
درود بر شاعر زیبایی ها...

خواندمت

زیبا
******************
سلام و عرض ادب شاعر موفق اندیشمندارجمند
قلمرنجه فرموده اید سپاس بی پایان
جابر ترمک
1395/4/4 در ساعت : 13:31:9
بسیار عالی و ارزشمند است
استاد گرانقدر
***********************
خوشحالم که قلمی به محبت رنجه فرموده اید سپاس
بازدید امروز : 7,430 | بازدید دیروز : 18,002 | بازدید کل : 121,538,661
logo-samandehi