ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



آمد به خواب شب من تصویر مثل پری داشت ...گم کرده راه خودش را یا نیت دیگری داشت...؟!


((نوآوری))



آمد به خواب شب من ،



                      تصویر مثل پری داشت



گم کرده راه خودش را....یا نیت دیگری داشت ....؟



 



دستی کشید و دگرگون کرد آستان تنم را...



در دست های ظریفش ، تندیس خوش باوری داشت



 



لبخند می زد شبیه باغی پر از یاس ومیخک ...



جان داد بر این دلی که ....دنیای خاکستری داشت



 



زیبا تر از کهکشان بود ....روشن تر از هر سپیده ...



در سَر ، سَرای نگاه ِ شورآفرینان ، سری داشت



 



اما به یکبار آتش بر خرمن هستی ام زد



انگار مشتی شراره در هاله ی روسری داشت



 



در خواب بودم ، وَلیکن برق نگاهش مرا کشت ....



انگار با کشتن من تصمیم روشنگری داشت ....



 



سید مهدی نژادهاشمی



از کتاب بازی تمام  شد همه باهم کلاغ پر -انتشارات شاملو مشهد مقدس جنت -8-6


کلمات کلیدی این مطلب :  آمد ، به ، خواب ، شب ، من ، تصویر ، مثل ، پری ، داشت ، ...گم ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/7/16 در ساعت : 23:1:8   |  تعداد مشاهده این شعر :  1201


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

علی سعادتخانی
1390/7/17 در ساعت : 9:18:47
تبریگ می گم سید چاپ مجموعه شعرت را
این غزل هم قشنگ بود
سید علمدار ابوطالبی نژاد
1390/7/17 در ساعت : 3:13:59
سلام آقای نژادهاشمی بزرگوار
غزل زیبایی بود ودلنشین
دربیت آخر مصرع اول چرا به یک باره ضمیررو عوض کردی و نوشتی (نگاهت ) .البته من فکرمی کنم اشتباه تایپی است .
مستدام باشید
سارا وفایی زاده
1390/7/17 در ساعت : 11:17:49
سلام

میلاد امام رضا (ع) مبارک.


زیباد سرودید.

در خواب بودم ، وَلیکن برق نگاهت مرا کشت ....

انگار با کشتن من تصمیم روشنگری داشت


پایدار باشید.
عباس خوش عمل کاشانی
1390/7/17 در ساعت : 9:42:59
از خواندن این نفیسه لذت بردم...سربلند باشید.
ابراهیم حاج محمدی
1390/7/17 در ساعت : 5:39:56
دست مریزاد . زیبا و فاخر و بیاد ماندنی بود .
سید حکیم بینش
1390/7/17 در ساعت : 16:6:13
سلام ، حال کردم با غزلت سید جان زیبا و دلکش بود
بازدید امروز : 8,087 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,564,047
logo-samandehi