تا رانت ، فراوان و مجاز است در این شهر
حیف است کمی پند ز خیّام نگیریم
عطر خوش احساس از این خانه پریده ست
تا بوسه ز لبهای گل اندام نگیریم
هنگام هپولی شدن ثروت ملّی
ای کاش به سر پرچم اسلام نگیریم
مرغی که پرید از قفس ای کاش که آنرا
از بام به خودخواهی حکّام نگیریم
با این همه بیچارگی از بانک تجارت
کی می شود ای دوست دگر وام نگیریم؟
آسوده نباشیم ازاین پس گل گندم
تا حق تو را ما ز عموسام نگیریم
خواهند بمیریم واراجیف نبافیم
" ما زنده به آنیم که آرام نگیریم"
"مهدی سیدحسینی"
13 / 6 / 95