وقتي شاملو در زمان خودش مي گويد
شير آهن كوه مردا كه تو باشي
وقتی این سطر از شعر شاملو را با شعر شاعر محترم مقایسه کردید یاد این نکته افتادم که بر سبیل تعلیم ونصیحت به کسی گفتند تو باید حرف خوب وبزرگ بزنی گفت مثلا فیل؟ کرگدن؟
اما در پاسخ به انچه دوست عزیز در مورد این شعر گفته وگفته اند که این یک نظم است و در جایی دیگر در انتها می گویند پشت آن فکری خلاق خوابیده است. اگر نمونه هایی از خلق را در این اثر یافته اید که خود اذعان بر شاعرانگی وقوت این اثر است واگر نیست همینگونه به راحتی استفاده کردن از واژه هایی چون خلق وخلاقیت درست نمی نماید. اما انچه این اثر را از ورطه ی نظم خالص نجات میدهد چیست؟قبل از هر چیز باید بگویم شعر گفتن درحوزه شعر کاری بسیار حساس ومشکل است.چراکه در این گونه شعری هر اثر علاوه بر دارا بودن ویزگی های یک شعر باید اندیشه وتفکری در خور موضوع در پس اثر باشد ودغدغه ووسواس شاعر در انتخاب واژگان نیز بسیار حائز اهمیت است. .
سپس روز از نفس افتاد و راوی گفت: آوای اذان پیچید
صدا، آری صدای زخمی زن در گلوی آسمان پیچید
افتادن روز از نفس علاوه بر اینکه یک تشخیص زیبا وموثر است با اصل موضوع وروایت که حماسه عاشوراست هم خوانی دارد وتداعی معانی وتصاویر خوبی همراه دارد. در مصراع دوم هم وقتی صبحت از صدای زخمی زن به میان می آید هم حسامیزی زیبایی رخ میدهد به واسطه ی« زخمی وصدا» وهم اینکه تصویری فرا واقعی یا سورئال ومدرن ایجاد می کندپیچیدن صدای زخمی زن در آسمان. یعنی صدایی که از گلوی زن بیرون آمده است در تصویری ترکیبی گویا از گلوی آسمان شنیده می شود.همین بیت به تنهایی کافیست تا بگوییم حداقل این اثر با یک بیت شعر خوب آغاز شده است. همچنین در این بیت:
شمایان! با شمایم! سایه - مردان شراب و شعر و شمشیر، آی!
که نقل ننگتان هفتاد منزل در دهان این و آن پیچید
شاعر در این بیت قصد داشته است از کسانی که دمخور شراب وشعر وشمشیرند به عنوان شبحی از مردی یاد کند که اگر چه تعبیر سایه در کنار شراب وشعر وشمشیر هدف شاعرراتامین نکرده است اما به واسطه ی مصراع دوم بیتی تقریبا کم نقص وزیبا ساخته است. همچنین نوع استفاده از واژگان خاص در کنار هم چون:شمایان وحرف منادای آی باعث شده تا فضایی آرکاییک ایجاد شده ولحن حماسی آن تقریبا ساختار بیت را به اشعار مهدی اخوان نزدیک کرده است.
کجا بودید وقتی شیهۀ خونین آن اسب غیور از دور
میان دشنۀ دشنام و تیر طعنه و زخم زبان پیچید؟
در این بیت هم روانی وسادگی از ویزگی های قابل تقدیر است
اما از اینها که بگذریم نقل قول های مکرر شاعر از قول راوی،به یکدستی اثر ضربه زده وتوجه بیش از اندازه شاعر به اینکه روایت شنیده شده از منبع تاریخی را به شعر تبدیل کند اورا از خلق تصاویری بکر چون بیت اول غافل کرده است.با تمام اینها این اثر شعری است که در حوزه آیینی از بسیاری جهات نمره قبولی حد اقل کسب می کند.