" زنده باد و مرده باد"
آسمان صاف است و مردم هیچ کس بیمار نیست
اعترافاتم در اینجا قابل انکار نیست
شارجب جویای حال ما شده در فیسبوک
شاد و شنگولیم ، چون فرزند مان بیکار نیست
دیگران در حال تفریحند و ما سرگرم کار
خاطری آشفته از اوضاع ناهنجار نیست
عطر شادی آسمان شهر را پر کرده است
هیچ کس دلواپسِ بوی بد سیگار نیست
مهرورزی بس فراوان می شود بر کودکان
هیچ کس دنبال مال اندوزیِ بسیار نیست
در مسیرجیگران خوشگل و دانش پژوه
گشت ارشاد است و ردّی از سگ و کفتارنیست
شوقِ استاد غزل تدریسِ درس عاشقی ست
درس سوّم مثل سابق روبَهِ مکّار نیست
حاصل خدمتگزاری های با منّت به خلق
جزفراری دادن افراد نیکوکار نیست
"واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند"*
بی گمان احوالشان دیگر پریش و زار نیست
مشکلی دارم که بر جانم شرر افکنده است
مشکلم کنسرت و سیما و صدای یار نیست
هر که می گوید فضای شهر ما امنیتی ست
یا سرش باز است یا در پای او شلوار نیست
پرسشی دارم جوابش را بپرس از بازپرس
حکم خفّاشان چرا چوب و طناب دار نیست؟
بر سر افراد خودسر از چه رو در این دیار
قفل و زنجیری برای بستن افسار نیست؟
شلغم و شعر و شعار زنده باد و مرده باد
چارۀ درمان درد مردم بیمار نیست
"مهدی سیدحسینی"
*حافظ
26 / 7 / 95