ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



مانده است زینب(اربعین)


در اربعین، چشم تری  در آتش و خون
ماندَ ست، زینب ،  خواهری    در آتش و خون
 
در  قتلگاه  ِ نینوا پیچیده امشب
حال و هوای دیگری   در آتش و خون
 
زینب به هر سویی دوان ،گریان و نالان
گوید ز  داغ ِ پیکری  در آتش و خون
 
امشب چهل شب بی حسین و بی رقیه
زینب شده نیلوفری  در آتش و خون
 
فریاد های العطش ، عباس ......عباس
دست بریده ،یاوری  در آتش و خون
 
زینب.... چهل شب ، داغ ِ هفتاد دو خورشید
دارد و  و داغ دختری  در آتش و خون
 
از  دختری کوچک هزاران داغ دارد
داغ رقیه ، پر پری در آتش و خون
 
شرم از گلوی اصغر  شش ماهه دارد
تاریخ... شرم از   خنجری  در آتش و خون
 
سر می زند  تا صدهزاران اربعین ، اشک
رگبار ِ چشمان تری در آتش و خون
 
امشب به دست باد ها هر سو دوان است
از سوزها  ، خاکستری در آتش و خون
 
امشب صدای  ناله ها فریاد ها، درد
پیچیده لای دفتری در آتش و خون
 
اکرم بهرامچی

کلمات کلیدی این مطلب :  اربعین ، زینب ، رقیه ، داغ ، اکرم بهرامچی ،

موضوعات :  عاشورایی ،

   تاریخ ارسال  :   1395/8/29 در ساعت : 12:50:11   |  تعداد مشاهده این شعر :  856


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

آزاده سالمی
1395/9/1 در ساعت : 9:38:5
درود بر شما
اکرم بهرامچی
1395/9/1 در ساعت : 22:14:31
سلام خانم سالمی عزیز
سپاسگزارم از حضور خوب شما
علی گیاهی
1395/9/3 در ساعت : 19:9:43
درود خانم بهرامچی گرامی ماجور باشید
اکرم بهرامچی
1395/9/25 در ساعت : 14:39:50
سلام آقای گیاهی گرامی
سپاسگزارم از توجه شما
شبنم فرضی زاده
1395/11/6 در ساعت : 11:49:39
درود برشما شاعر
بسیار عالی
لذت بردیم
اکرم بهرامچی
1395/12/3 در ساعت : 8:20:13
سلام خانم فرضی زاده عزیز
محبت داری ممنونم از حضور خوبت
بازدید امروز : 23,126 | بازدید دیروز : 18,002 | بازدید کل : 121,554,357
logo-samandehi