(1)
با یاد علی کسی که جویای خداست
در گوش دلش همیشه آوای خداست
وز دیده ی دل چو بنگرد نام علی
در دفتر آفرینش امضای خداست
(2)
دیشب به حریم ساده ی چشمانش
سرمست شدم ز باده ی چشمانش
فانوس نگاه من که سوسویی داشت
شد نذر امام زاده ی چشمانش
(3)
جمعی که مرامشان خزانپایی بود
سهم دلشان همیشه تنهایی بود
با یک گل کاغذی فریبم دادند
زیرا که بهارشان مقوایی بود
(4)
در ماتم خاطرات جان افروزم
آن آینه های روشن دیروزم
چون شمع که گریه می کند بی شیون
می گریم و می گدازم و می سوزم
(5)
در موسم عشق وامدار از آتش
روییده هزار نوبهار از آتش
چون خضر گر آب زندگی می طلبی
پرهیز مکن خلیل وار از آتش
(6)
ای عشق! به خانه ی دلم سر نزدی
در پهنه ی خاطرات من پر نزدی
صد بار فزون تو را به یاد آوردم
یک بار نیامدی و بر در نزدی
(7)
دلهای تپنده باز با هم قهرند
پرچین و پرنده باز با هم قهرند
پروانه در آتش است ومی گریدشمع
امشب لب و خنده باز با هم قهرند.