ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



مردی در دو پرده
- برداشتی آزاد از بی نشانی با نشانه شاهرخ ضرغام -

(پرده اول)
مرد می بارید چون ابر بهار
در عبور از سوت و کور لاله زار

بی چراغ برق و بی یار و ندیم
کوچه باغ سرد تهران قدیم

افتخارش نقش روی حوض آب
رقص یک دریا حباب و یک سراب

اقتدارش موج روی استکان 
کسب و کارش کاردها بر استخوان

همسفرهایش همه حاجی شده
محرم نقش فلان باجی شده

مرد تنهایی ز جنس مردمان
آسمان جل مانده زیر آسمان

زنگ شهرآشوب این شهر فریب
در گشاد زخمهایش نانجیب 

شهر دلالان برایش گور تنگ
انتظارش یک وجب جا زیر سنگ

قصه تکراری 
آغوش ها
در شکاف هرزه تنپوش ها

(پرده دوم)
مرد می بارید چون ابر بهار
ناامید ازسفره های انتظار

نور می تابید از درز کلام
آشنا شد عاقبت او با امام

زنده رودش زنده تر از بندگی
پیش داور مرده از شرمندگی

نرخ نان روز را هم بزم کرد
دشمنان را دید و عزم رزم کرد

مرد گردانی که آدمخوار شد
نفس سرکش در کفش مردار شد

آخر گفتار او پا پس کشید
خون یکرنگی به رگهایش دوید

تیغ صمصامی که ضرغام آمده
شهپری که شاهرخ فام آمده

قصه شیدایی اش بالا گرفت
تارک می نشئه از بالا گرفت

جسم او خرج حساب میز شد
روح او پاک و عبیرآمیز شد

مادر پیرش سری بالا گرفت
آبرو از دامن زهرا(س) گرفت
کلمات کلیدی این مطلب :  شاهرخ ضرغام ، امام ،


   تاریخ ارسال  :   1395/10/25 در ساعت : 15:49:16   |  تعداد مشاهده این شعر :  627


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 7,782 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,563,742
logo-samandehi