ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



تو آمدی...
(به چشم انتظاری همسران شهیدی که از حلب و تهران، نور دیده شان روی دوش عاشقان برگشته است)

تو آمدی و دلم باز هم بهانه گرفت
بهانه بدنت را ز بوی خانه گرفت

تو آمدی و خزان دلم بهاری شد
شکوفه بر لب خشکم، سر جوانه گرفت

تو آمدی و وجودم تب سعادت کرد
چنان که آتش هجران در آشیانه گرفت

تو آمدی وبلندای شهر نیلی شد
ز شعله ای که ز قلب زمان زبانه گرفت

تو آمدی ولی این بار بخت با ما نیست!
که نعش خسته ما را کسی به شانه گرفت

تو آمدی و بهاران پس از زمستان است
بهل که شیخ دغا ناله و فغانه گرفت

تو آمدی! خبر این است و سرخط تقویم
کسی که رفته خبر را چه عاشقانه گرفت

تو آمدی و ز آوار خون گذر کردی
و عطر ناب حلب بوی عاشقانه گرفت

تو آمدی و همه عمر فکر این بودم!
تمام دفتر من رنگ این فسانه گرفت


تو آمدی و نپرسیدمت کجا بودی!
برای آمدنت، مادرت بهانه گرفت
کلمات کلیدی این مطلب :  بهانه ، بهار ، خزان ، زمستان ، هجران ، تقویم ، مادر ،


   تاریخ ارسال  :   1395/11/8 در ساعت : 12:9:31   |  تعداد مشاهده این شعر :  706


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 7,212 | بازدید دیروز : 11,036 | بازدید کل : 122,937,851
logo-samandehi