ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



خاطرات انقلاب
خاطرات انقلاب

چای می‌خورد و زیر لب می‌گفت
پدرم باز از آن زمستان‌ها
هر «درختی تنی بلور آجین»
فصل سرما و لرز دندان‌ها

رفت تا خاطرات شور و شعور
توی چشمش جرقه‌ای روشن
یاد تصویر های دورادور
پدر این بار رفته تا بهمن

تو نبودی هنوز، ما هر روز
از سر شهر تا تهش فریاد...
راهپیمایی و شعار و شهید
دل به دریا زدیم...باداباد!

انقلاب از نگاه بابایم
دست رد بود روی سینه زور
روی خان و خیانت و دزدی
روی شاه و ساواک گور به گور!

چشم بابا چه می‌درخشید از
خاطراتی که در خیالش بود
سفرش بالهای خوبی داشت
خاطراتی که هر دو بالش بود

رفت تا روزهای تیر و ترور
رفت تا روزهای بهمن ماه
رفت تا خون، حماسه، اشک، خدا
رفت تا... لا الله الا الله

تو نبودی و شهر با یک گل
در زمستان بهار شد بابا!
فصل آزادی و بهار عشق
آخرش ماندگار شد بابا!

من نبودم، ولی بهارش را
از نگاهش همیشه می‌خوانم
می‌درخشد نگاه او هربار
راز آن را چه خوب! می‌دانم!
(رها هوشمند نژاد)
کلمات کلیدی این مطلب :  چارپاره ، انقلاب ، رها هوشمند نژاد ،


   تاریخ ارسال  :   1395/11/19 در ساعت : 12:32:26   |  تعداد مشاهده این شعر :  861


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نام ارسال کننده :  حدیث دل     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
سلام گرامی . اشعار زیبا و ارزنده شما را با دقت دیدم . موفق و عاقبت بخیر باشید .
محمدمهدی عبدالهی
1395/11/19 در ساعت : 18:12:26
طيب الله انفاسكم
درود بر شما
رها هوشمند نژاد
1395/11/20 در ساعت : 12:16:30
سپاس از شما
یاسر مهرآبادی آرانی
1395/11/21 در ساعت : 18:45:38
زنده باد خیلی خوب
رها هوشمند نژاد
1395/11/22 در ساعت : 23:44:38
ممنون از حضور شما
بازدید امروز : 6,794 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,562,754
logo-samandehi