ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



مترسک32/33/34/35
 
(مترسک32)

 

چه مترسک جالبی

کت قرمز

شلوار سفید

کلاه لبه دار

کافیست یک تابلو دست بگیرد

تا مثل پیشخدمت رستوران ها

به پرنده ها یگوید

بفرمایید گندم حاضر است

 

(مترسک33)

مزرعه را فروخت

معامله ی سختی بود

همه چیز محاسبه شد

خانه و زمین

مرغ ها و اردک ها

وسایل کشاورزی

تنها مترسک بود

که هیچ ارزشی نداشت

 

(مترسک34)

لابد بدون او 

مزرعه چیزی کم دارد

که هر بهار دهقان

با لباسهای کهنه

نو نوارش می کند

هرچند خوب می داند

که در تمام زمستان 

تنها پرنده ها

همدم مترسک بوده اند

 

(مترسک 35)

آنکه در اداره 

هیچ کاری نمی کند

مترسک نیست

کلاغ است

مترسک حقوق نمی گیرد

آنکه هیچ کاری نمی کند و 

اختلاس می کند

مترسک نیست

ملخ است

که مزرعه را غارت می کند

آنکه هیچ کاری نمی کند و

حقوق نجومی می گیرد

تا در املاک نجومی زندگی کند

مترسک نیست

کلاغ و ملخ هم نیست

پشت نقاب ها پنهان شده است 

تا بی سر و صدا 

خاک مزرعه را 

به توبره کشیده و 

آن سوی آب ها بفروشد

 

کلمات کلیدی این مطلب :  مترسک32 ، 33 ، 34 ، 35 ، حمیدرضا اقبالدوست ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1395/12/26 در ساعت : 22:8:58   |  تعداد مشاهده این شعر :  610

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

اکرم بهرامچی
1395/12/27 در ساعت : 17:16:34
مزرعه را فروخت

معامله ی سختی بود

همه چیز محاسبه شد

خانه و زمین

مرغ ها و اردک ها

وسایل کشاورزی

تنها مترسک بود

که هیچ ارزشی نداشت

خیلی قشنگ بود ممنون
درود بر شما

---------------------------------
سپاس پسیار خانم بهرامچی ارجمند شاد و سلامت باشید
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 1 ماه و 15 روز و 22 ساعت و 23 دقیقه و 21 ثانیه است همراه شماییم 445731801.957 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 2,307 | بازدید دیروز : 14,006 | بازدید کل : 121,731,781
logo-samandehi