سرسره های خاردار
گم گشته ها پیداشده در انتخابات
اما اگر ایا شده در انتخابات
یک انتشارات به نام و خوب و عالی
سهمیه ی کبرا شده درانتخابات
صلح میان گرگ با شنگول و منگول
شکرخداامضا شده درانتخابات
باانکه کوکب خانم الزایمرگرفته
مهمانی اش برپا شده درانتخابات
بیچاره پطرس بعد چندین سال گویا
ردی از او پیداشده در انتخابات
گوشت خر ویابو و دیگر اهل جنگل
در زودپز رسوا شده درانتخابات
حرف وحدیث پیشرو وپشت سرهم
داروی نیروزا شده درانتخابات
حکم قصاص قاتل هابیل تازه
اماده ی اجرا شده درانتخابات
سیبی که ادم چید و یادش رفت چیده
مهریه ی حوا شده درانتخابات
ازخواب سیصد ساله ی خود جاپریدند
چون غارشان اهداشده درانتخابات
قارون و فرعون وتمام اهل بخیه
پرونده هاشان وا شده درانتخابات
درنان به جای ریگ خون دیدیم وحالا
این راز هم افشا شده درانتخابات
دیروزاگریک چشمه حرف و نقلشان بود
امروزشان دریا شده درانتخابات
هرروزان کشدار وبی پایان نماید
شبها یمان یلدا شده در انتخابات
ازحاصل جمع تمام عمر مردم
دوری دگر منها شده درانتخابات
سیبِ زمینی هم شده بارگ دراین بین
داده جوانه پا شده درانتخابات
تلخی و شیرینی ندارد اعتباری
امروز چون فردا شده در انتخابات
با تیر میزد سایه ی ما را ولیکن
امروز او از ما شده در انتخابات
ملای مکتب با دوتا تیپا دکش کرد
هم حاجی هم اقا شده درانتخابات
خُلق خلایق مرد یا زن چند وقتی
هم مزه با قارا شده درانتخابات
پیکان واردی وپراید اهل انجا
یا بنزیا مزداشده در انتخابات
یک برگه ی ناقابل تنهای خسته
هم قدر با ویزا شده در انتخابات
ازپشت بام خانه می افتدبه پائین
خوابیده بوده پا شده در انتخابات