ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



و میبخشد اگر زنده بماند ابن‌ملجم را...
به جای سر، به پهلو میزند همواره مرهم را
شکسته تیغ فرقش... نه! شکسته پشت عالم را
 
ندیدش استخوانی را که عمری در گلو دارد
ندید آن تیغ در چشمش، نشاند آن ضرب محکم را
 
علی وجه خداوند است و بخشش جزء اوصافش
و میبخشد اگر زنده بماند ابن ملجم را
 
چه کرده با دلش دنیا که میگوید به فرزندش
شبانه دفن کن من را و پنهان دار قبرم را
 
هدایت ریخت ارکانش که حیدر چشم میبندد
زمانه در پی جهلش ندید آن مهر خاتم را
 
زمانه بی علی گشت و جهان در حسرت رویش
و زینب ماند و چشمانی که ریزد آب‌زمزم‌را
 
و زینب‌ماند و چشمانی که میبینند با حیرت
غروب ظهر عاشورای آن ماه محرم را...
 
 
کلمات کلیدی این مطلب :  امیرالمومنین ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1396/3/26 در ساعت : 6:37:12   |  تعداد مشاهده این شعر :  630


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مهدی محمدطاهری
1396/3/29 در ساعت : 9:55:42
و چشمانی که چندین قرن بعد از ماه می بیند
شکوه بوتراب و شیرمردانی مسلم را

......
ممنون از نظر شما
درود بر شیرمردان
حنظله ربانی
1396/3/27 در ساعت : 13:59:31
عالی بود
آفرین

............
ممنون از شما
بازدید امروز : 8,885 | بازدید دیروز : 18,002 | بازدید کل : 121,540,116
logo-samandehi