ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



می روم مریم من، پشت سرم گریه نکن / بعد از این جان تو جان پسرم گریه نکن

می روم مریم من، پشت سرم گریه نکن

بعد از این جان تو جان پسرم، گریه نکن

گوشه چادرت از اشک به شور آمده است

طاقتم طاق شده، جان به سرم، گریه نکن

تو مگر قول ندادی که نریزی اشکی؟

زیر قولت زده ای تاج سرم، گریه نکن

تو خودت گفتی اگر گریه کنم می رنجی

تو خودت دست کشیدی به سرم ،گریه نکن!

جنگ ناگفته ترین حرف جهان را دارد

همسرم  همسفرم بال و پرم گریه نکن

جنگ را صبر تو آسان تر از این خواهد کرد

من همان مرد تو!مرد خطرم، گریه نکن

پسرم حرف زدن را اگر آموخت و گفت:

"مادرم! کو پدرم؟ کو پدرم؟ " گریه نکن

پسرم مرد بزرگی ست، خودش می فهمد

رفته ام تا شرفش را بخرم، گریه نکن

اگر از آتش ابلیس گذشت ابراهیم

من هم از آتش و خون می گذرم، گریه نکن

گل مریم به خداوند قسم بی خبری-

بی تو هر روز چه آمد به سرم، گریه نکن

مگذار اشک تو را باد به غارت ببرد

به خداوند تو را می سپرم، گریه نکن

یک نفر می رسد از راه و پلاکم با اوست

تو نمی بینی ام و پشت درم، گریه نکن

آه! برخاست زن از خواب و کسی در می زد

پسرش گفت که آمد پدرم، گریه نکن...

                                                        پونه نیکوی

                                                         بندرانزلی

کلمات کلیدی این مطلب :  می ، روم ، مریم ، من، ، پشت ، سرم ، گریه ، نکن ، / ، بعد ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/3/4 در ساعت : 5:3:41   |  تعداد مشاهده این شعر :  2674


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 17,649 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,573,609
logo-samandehi