از بوي ياس و نرگس و از جام لاله مست
مثل همیشه آن طرف پیشخوان نشست
***
زن با سليقه دسته گلي انتخاب كرد
آقا!
سلام!
قيمت نرگس چه قدر هست؟
تركيب رنگ زنبق و نرگس قشنگ شد!
روبان زرد و كاغذ آبي به دسته بست
"جان را به آن دو نرگس جادو سپرده بود"۱
دل را ز هر چه داشت به جز مهر او٬ گسست
***
اركيده هاي صورتي و دسته اي عروس
حالا كنار بنز سفيد ايستاده است
پيكان زرد گل زده را پارك مي كند
در كوچه هاي عاشقي مهر ماه شصت
حالا كنار سفره و داماد مي شود
نرگس! قبول كن بخدا بار سومست!
**
از لاي شاخه هاي پر از گل كبوتري
پر مي زند به سمت درختان دوردست
پيچيده درد در رگ روبان مشكي اش
بغض اش ميان دسته ي شيپورها شكست
"با ياد نرگسش سر سودايي از ملال
همچون بنفشه بر سر زانو..."۲
نهاده است!
**
بالا كشيد كركره را گلفروش
و باز
در انتظار مشتري ديگري نشست!
۱و۲) حافظ