ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



کشته ی آن نگاهم در شب عید قربان


 



چرخ زدم  چه ناگاه ، نور شدم  چه آسان



روح من از مدینه ست ، خاك  من ازخراسان



کیست برابر من ؟ آن  سوی  مشعر من



کشته ی آن نگاهم در شب عید قربان



سنگ بزن كه در من آينه اي برويد



سنگ بزن كه در من شور گرفته  شيطان



نذر دلم كن امشب  سلسله الذهب را



چيست به غير زنجير سلسله هاي عرفان



دف بزنيد امشب ، با دل من بچرخيد



عقل بگو بچرخد ، عشق بگو بچرخان



اين تب ليله القدر يا تب عيد اضحي ست



اين شب عيد فطر است يا شب عيد قربان ؟



  



کلمات کلیدی این مطلب :  کشته ، ی ، آن ، نگاهم ، در ، شب ، عید ، قربان ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/8/16 در ساعت : 20:12:8   |  تعداد مشاهده این شعر :  2186


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

علی سعادتخانی
1390/8/17 در ساعت : 9:42:50
محظوظ شدم استاد
ممنون
مصطفی پورکریمی
1390/8/17 در ساعت : 13:53:4
سلام جناب دکتر قزوه ی عزیز

نذر دلم كن امشب سلسله الذهب را

چيست به غير زنجير سلسله هاي عرفان

عطر شیعگی و شیفتگی شما حکایت سلسله الذهبی ست که از دهلی تا خراسان جاری می شود و ما را هم در ادامه ی راه امیدوارتر می کند. مؤید باشید .عید هم مبارک ...
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/8/16 در ساعت : 20:31:13
سلام و عرض ارادت خدمت استاد قزوه عزیز
دست مریزاد ، شعری پر شور شیرین و دلنشین است با حال و هوایی مکی و مدنی
شعر تان ما را به میقات برد
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
شعر چه دلنواز است ، واژه که نیست ساز است
زمزمه ی نیاز است ، در تب و تاب عرفان
دل شد ازین سخن مست ، شست ز هرچه غم دست
با دل دوست پیوست ، تا برسد به سامان
برقرار باشید
سید علمدار ابوطالبی نژاد
1390/8/16 در ساعت : 23:5:42
سلام استاد ارجمند وعزیز
عید قربان بر حضرت استاد مبارک باشد
خدایی ، برای چند لحظه ای دف غزلتان دلم را به سماعی عجیب واداشته بود .

سربلند باشید
ناصر عرفانیان
1390/8/17 در ساعت : 10:28:51
باسلام وعرض ادب احترام خیلی جالب و عرفانی با شور سروده شده است

سنگ بزن که در من آینه بروید

سنگ بزن که در من شور گرفته شیطان


پیروز و موفق باشید
ابراهیم حاج محمدی
1390/8/17 در ساعت : 15:57:35
سلام بر شما استاد عزیز جناب قزوه
بسیار شور آفرین و زیبا و بیاد ماندنی است این غزل . لذت و بهره ی فراوانی بردم .
سیاوش پورافشار
1390/8/16 در ساعت : 21:6:57
سلام استاد قزوه
عید قربان بر شما مبارک
غزلی فاخر و سماعی است
درود بر شما
فاطمه صمدی (مهتاب)
1390/8/17 در ساعت : 10:45:53
سنگ بزن كه در من آينه اي برويد
سنگ بزن كه در من شور گرفته شيطان

درود بر شما
اعیاد بر شما مبارک
مهدی سیدحسینی
1390/8/18 در ساعت : 12:40:31
سلام بر استاد شعرو ادب
استفاده بردم
سرسبز باشید
برزو علی پور (خودکار کم رنگ)
1390/8/16 در ساعت : 21:54:56
این جانب اثر زیر را که زمانی زمزمه می نمودم را با این که مربوط به احتمالن اوایل دهه هفتاد است بسیار پیشرو تر از اثر پست فعلی می دانم زبان شما عقب گرد نموده و به سمت کلاسیک شدن حرکت می نماید هر چند تاثیر محیط بر زبان شاعر انکار ناپذیر می باشد .
موفق باشید .
با احترام _ خودکار کم رنگ
رفته بودم سنگ بردارم، دست‌هایم دست شیطان شد
ناگهان قلبم ترك برداشت، ناگهان حالم پریشان شد
پیكری سنگی، دلی سنگی، ناگهان از هم فرو پاشید
هفت سنگ از هفت جا برخاست، كَم كَمك، دستی نمایان شد
در میان گریه ‏ام ناگاه، هر سه شیطان خنده سر دادند
خنده ‏هاشان گریه ‏ام را خورد، گریه ‏ام در خنده پنهان شد
باز شیطان سنگ دیگر زد، باز من بودم كه می‏مردم
چشم‌هایم سنگ شد افتاد، دست‌هایم باز ویران شد
كاش سنگی می‏شدم تنها، می‏نشستم در كف دستی
گاه حتی قسمتم این نیست، گاه حتی سنگ نتوان شد
بهروز ذبیح الله
1390/8/17 در ساعت : 8:48:29
سلام شاعر بزرگوار !

چرخ زدم چه ناگاه ، نور شدم چه آسان

روح من از مدینه ست ، خاك من ازخراسان


چون همیشه از غزل های نغز و شور انگیزت لذت وافیر بردم!

ایام عید قربان مبارک !

مجید مه آبادی
1390/8/17 در ساعت : 12:23:55
عقل بگو بچرخد ، عشق بگو بچرخان

سلام استاد

عيدتان مبارك
میلاد سلطانی آزاد
1390/8/16 در ساعت : 20:19:41
سلام بر استاد گران قدر وسپاس از غزلی زیبا و فاخر

عیدتان مبارک
رستم وهاب نیا
1390/8/16 در ساعت : 22:14:31
با سلام و تبریک عید سیعید قربان.
از این غزل پرمعنا و پرشور فیض ها بردیم.
دست مریزاد.
بازدید امروز : 2,864 | بازدید دیروز : 11,036 | بازدید کل : 122,933,503
logo-samandehi