رباعی های غد یریه
از خم غد یر باده در جام بریز
با دست علی تو باده در کام بریز
(از نور علی و یا زده ، فرزند ش)
برسینه ی نیلگون این شام بریز
میلاد اما مت و ولا یت شده است
بر جمله ی آفا ق عنا یت شده است
امروز علی به امر (خلاق قد یر )
سر سلسله ی امر هدا یت شده است
بر قلّه ی خورشید نها د ی پا را
دادی تو شکوه د یگری د نیا را
جاری شده مهرت به دل آینه ها
درعرصه عشق برده ای د ل ها را
از کعبه طلوع کرد آ ن چشمه نو ر
میزان عدا لت و عمل کرد ظهو ر
او ژرف ترین شکوه مهر است و شرف
از گوشه ی محرا ب جها ن کرد عبو ر
از خم غد یر پر شده شیشه ی ما
شد عشق علی و آ ل اند یشه ی ما
شد و صل به مهر علی و او لا د ش
در ملک و جود سا قه و ر یشه ی ما
رو شن شده از نو ر علی چشم بشر
از چهره ی او نور بتا بد به قمر
( آ ن چشمه نو ر کز زلا لش نو شند )
آ ن با ده کو ثر است و مینا ی سحر
لب تشنه ی آ ن می ام که در جام علی است
در شهر د لم صد ا ی پیغا م علی است
در گستره ی ذ هن تما م آ فا ق
تصو یر زلا ل سا حت نا م علی است
عید سعید غد یر بر تمام عا شقا ن مو لا علی علیه السلام
با رک با د
سروده نا صر عرفا نیا ن