دسته بندی اشعار

آخرین اشعار

آخرین نقدها

#عریانی- ماه

■ لطیف عمران پور

برای ناشناس

به نزدیک تو آمدم/
به تالاب روشن/
به تصویر آن چند تا کاج/
به درگاه نیلوفران، گرم/
و هنگام عریانی باغ بود/
و ما می گذشتیم ، از خواب های بزرگ /
و تالار آیینه خاموش بود/
و در خلسه ی تابلو ها /
کسی رفت و آمد نمی کرد /
به نزدیک تو آمدم /
به آن رودخانه که تنها/
و جریان دلواپس سیب ها/
کسی بود آن سوی نیزار/
کسی مثل یک لحظه پولک/
کسی مثل آن تابش خوب/
و شاید زنی ناشناس/
که با گم شدن های هر بار /
حیات مرا رنگ می زد /

#
ببین حجم اسفند را /
که کم می شود /
و همراه این روز ها می رود تند/
و گم می شود ناگهان پشت یک عید/
چه اندازه دلتنگم از رفتن ماه/
چه اندازه از خواب نیلوفر سال /
و یک اتفاق جدید /
به نزدیک تو آمدم/
به جریان پیراهن و ماه/
و آغاز مهتاب/
و آن باغ از سیب سرشار/
نباید بخوابیم/
نباید بخوابیم/
که این قرن خواهد گذشت/
و این ماه می لغزد از پشت نیزار.../

سرپل ذهاب / 14 اسفند 96

---

---

   تاریخ ارسال  :   1396/12/14 در ساعت : 16:31:41   |  تعداد مشاهده این شعر :  701

---

---