در سرم باشد هوای خاکِ غمناکِ بقیع
خاکِ عالم بر سرم خاک است اگر خاکِ بقیع
در دلِ این خاک اسرارِ خدا مدفون شده ست
از توانِ درک بیرون است ادراکِ بقیع
ردّ پای مادرِ آب است بر این خاک و است...
آیه ی تطهیر جاری در دلِ پاکِ بقیع
در هوایش اشک های عاشقان همچون شراب...
خوشه خوشه می چکد مستانه از تاکِ بقیع
گرچه غوغای سکوتش را کران نشنیده اند...
در کران و بی کران پیچیده پژواکِ بقیع
غرق در عطرش شده فردوس چون روییده است...
ریشه ی طوبا درونِ خار و خاشاکِ بقیع
گرچه در ظاهر خراب افتاده اما بر چهار...
رکنِ آن همواره شد آباد افلاکِ بقیع
انتقامِ این خراب آباد را خواهد گرفت
عاقبت روزی کسی از هرچه هتّاکِ بقیع
حسین_احسانی_فر(رهای_لنگرودی )
تاریخ ارسال :
1397/4/6 در ساعت : 11:50:31
| تعداد مشاهده این شعر :
386
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.