به جان چشمانت هرچه خواب می بینم
شبیه مردم تشنه سراب می بینم
از آن زمان که در آغوش آب ها رفتی
اگرچه بیدارم خواب آب می بینم *
در آب ریخته مویت مگر پریشانی !؟
که ماهیان را در پیچ و تاب می بینم
خسوف نیست ولی در شگفتم از اینکه
درست در دل بدر آفتاب می بینم *
شهادت آمد و وا شد لبت به لبخندی
و این گشایش را فتح باب می بینم
مبارک است، ثمر داده التماس دعا
دعای خیرت را مستجاب می بینم **
پریدی از قفس خاک و رستگار شدی
و من هنوز اسیرم، عذاب می بینم
شنیدم اینکه در آغوش دجله میگفتی *
شهادت، آه، تویی یا که خواب می بینم
* شهید باکری در عملیات بدر به شهادت رسیدند و جسد ایشان در آبهای دجله مفقود گردید.
** شهید باکری یک هفته پیش از شهادت خدمت حضرت امام خمینی (ره) و حضرت آیتالله خامنهای رسیده و با گریه و اصرار و التماس درخواست كرد كه برای شهادتش دعا كنند.
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/9/5 در ساعت : 10:16:43
| تعداد مشاهده این شعر :
1359
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.