ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



بشکنید ....!
بشکنید ای اولیاءِ قوم ! آنی بشکنید
در یکی صف با هجوم ناگهانی بشکنید

شاخ را گویم همین شاخی که شخ چون قلّه کوه
کرده جا بر کله ی غول «گرانی» بشکنید

پا اگر همت نفرماید به دست آرید روی
دست اگر یاری نفرماید زبانی بشکنید

تا عمل گردد پس از عمری به وعده نامه ها
قفل سنگین اتاق بایگانی بشکنید

مردمان را با بیان واقعیت های روز
همدل خود کرده جوّ بدگمانی بشکنید

قیمت اجناس را تعدیل در داخل کنید
با شهامت نرخ بازار جهانی بشکنید

گردن سرمایه داران جنایت پیشه را
با تبرزین قوانین ،  جاودانی بشکنید

فکر چنگ انداختن بر ثروت ملّی ماست
دیو استکبار... پای این روانی بشکنید

گر «شتر دیدی ندیدی» دارم القا می کنم
روی چشمم عینک ته استکانی بشکنید.

موضوعات :  طنز ،

   تاریخ ارسال  :   1397/5/9 در ساعت : 23:27:18   |  تعداد مشاهده این شعر :  694


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

صادق ایزدی گنابادی
1397/5/13 در ساعت : 12:15:55
سلام بر جناب استاد بزرگ خوش عمل
صرف نظر از داوری و قضاوت در خصوص این شعر نکاتی چند را خدمت حضرت عالی به عرض می رسانم
1-بار معنایی و عاطفی هیچ مترادفی یا مترادفاتی با یکدیگر یکسان نیست و به قول خود حقیر در دایره گسترده زبان به شکل دقیق هیچ مترافی وچود ندارد
بله در یکی صف و در صف واحد مترادفند با یکدیگر
اما این کجا و آن کجا یقینا میزان تاثیر گذاری این دو واژه یر مخاطب یکسان نیست
2-جناب خوش عمل عزیز
کار شعر الزاما به اینکه معنا منتقل شود تمام نمی شود
رسیدن معنا به ساده ترین شکل و تاثیر گدارترین شکل به مخاطب هم مهم است
حال اگر جابجایی ارکان دستوری و اصطلاحی ویا فعل مرکب غریبی مانع تاثیر گذاری سالم شد نمی توان به صرف اینکه معنا منتقل شده است از زیر بار مسوولیت شانه خالی کرد
3-ضرورت وزن گاهی شاعر را به ناکجا اباد می کشاند و این منحصر به حضرت عالی نیست و بر زبان و فلم شاعران دیگر هم رفته است و از ان گریزی نیست
4- یک نکته در مورد شعر )در شعر حضزت عالی شخص راوی دارد با قاطعیت با زبان طنز خواهان برخورد با...است
ناگهان در بیت اخر بدون هیچ بستر سازی می گوید اگر دارم شتر دیدی ندیدی را القا می کنم ..عینک ته استکانی ام را بشکنید
در صورتی که باید می بود
گر شتر دیدی ندیدی دارند القا می کنند
روی چشمشان عینک ته استکانی بشکنید
که وزن عبارت پیشنهادی حقیر از وزن خارج است
و ممکن است که مخاطب چنین احساس کند که شاعر به ضرورت وزن این نحو درست را رها کرده است
5-جناب خوش عمل عزیز
کسی با خواندن کتاب فلان و فلان نقاد نمی شود
همان طور که کسی با خواندن کتاب اصول شعر شاعر نمی شود
مقوله نقد به نظر حقیر از مقوله ی ذوقیات است که در کنار اثر تولید می شود
و ذوقیات با خواندن صرف نه اعتلایی دارد و نه رشدی
ابراهیم حاج محمدی
1397/5/14 در ساعت : 1:48:37
با سلام و درود بر همه ی دوستان عزیز و ارجمند.
استاد خوش عمل کاشانی در طنز پردازی ید طولایی دارند . غالب آثار جد و طنز ایشان ، سهل و ممتنع است . شعر طنز ، محدودیت ها و محذوریت های خاص خود را دارد. رعایت حد و مرز طنز از هجویه و توجه به سلاست و حلاوت بیان و اهتمام جدی به بیان معضلات اجتماعی توأمان با رعایت مصالح جامعه و گزندگریزی شاعر و.... کار شاعر را معمولآ دشوارتر از پردازش شعر جد می کند .
به نظر این حقیر ، ارتباط طولی بیت آخر با ابیات دیگر ـ با توجه به اینکه جمله ای شرطیّه است ـ به خوبی حفط شده است . در حقیقت ، شاعر دارد می گوید: اگر یک وقت دیدید که منِ شاعر دارم (( شتر دیدی ندیدی )) القا می کنم ـ که نمی کنم ـ حق دارید روی چشمم عینک ته استکانی را بشکنید.
هر اهل ذوقی به سهولت در می یابد که منظور از (( در یکی صف )) همان (( در صفی واحد )) است . حالا شاعر باقتضای وزن ، ناگزیر از بکارگیری تعبیر (( در یکی صف )) به جای (( در صفی واحد )) شده است . اشکالی فنّی در این کار نیست و شاعر با این کار طریق ناکجا آبادی را نپیموده است .
ضمن اینکه بر مطلب عمو صادق عزیز که فرموده اند ((کسی با خواندن فلان کتاب نقاد نمی شود )) صحّه می گذارم ، اما بر این باورم که ورود در عرصه ی نقد، مطالعه ی مبادی نقادی را می طلبد . کسی که مدعی ضعف تألیف یا وجود حشو در بیتی از یک شعر می شود حداقل باید بداند که حشو یا ضعف تألیف چیست .
داوود خانی لنگرودی
1397/5/10 در ساعت : 11:14:11
نقدواره ای بر شعر طنز آنی " بشکنید" استاد عباس خوش عمل ( این "آنی" را از قافیه مصراع نخست استاد وام گرفته ام).
یک: مطلع شعر با وجود قافیه "آنی" در مصراع نخست و "ناگهانی" در مصراع بعدی، حشوآمیز است و نیز عبارتِ " در یکی صف" هضم آن سنگین شده است...
دو: در بیت دوم، از منظر ارتباط معنایی، جابه جایی ارکان جمله، قدری از رسایی بیت کاسته و این حالت در مصراع: "قیمت اجناس را تعدیل در داخل کنید" که "تعدیل در داخل کردن" حتی به مرز ضعف تألیف نیز رسیده است.
سه: پوزش از جسارتی که صورت بسته است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ضمن سپاس از نوازش بنده باید به عرض برسانم به هیچ وجه شائبه ی حشو در بیت مطلع وجود ندارد.می گوید:ای اولیاء قوم «آنی» و «ناگهانی» یعنی :فوری و بدون مکث و فوت وقت....بعدهم از چه بابت هضم «در یکی صف» سنگین شده است؟«دریکی صف» یعنی « درصفی واحد»....بقیه هم همین طور ؛ اشکالات وارد نیست.
به نظرم شما باید یک دوره اصول و مقررات نقدشناسی و نقدنویسبی را به دقت بخوانید.
حق گواه است که من از نقد درست و درمان و بجا و ناشی از دانش منقّد بر آثارم استقبال می کنم.اما اشکالات و ایرادات واهی را اصلآ نمی پذیرم.
*
در اینجا از دیگر دوستان خواستار دخالتم.اگر حق با منقّد محترم است به کمین گوشزد کنید و اگر جز این است لطفآ سکوت نفرمایید وحتی در صورت امکان عبارت و جمله ای بنویسید.
داوود خانی لنگرودی
1397/5/11 در ساعت : 8:18:21
استاد عباس خوش عمل عزیز! تا همین یک ماه پیش،کارِ نقد، لَنگ افتاده بود و صدای مخاطبان و اعضای سایت سیخ شده و آن جناب در همین ستونِ حیات خلوت استدعا روان می داشتید بیایید زنگار از درِ نقد بزدایید و...

حتی اگربپذیریم تمامی اشکالات و ایرادات وارده ام بر سروده ی طنزتان واهی بوده است، بیانِ " شما باید یک دوره اصول و مقررات نقدشناسی و نقدنویسی را به دقت بخوانید." از سوی شما، قبول بفرمایید پذیرفتنی نیست!

در پناه حق، برقرار بمانید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جناب خانی عزیز
این که عرض کرده ام «یک دوره اصول و مقررات......» خدای نکرده به این معنا نیست که جناب عالی بیگانه با نقدالشّعرید.مثل این است که بنویسند:«برای درج شعر در فلان سایت یک دوره اصول و مقررات نحوه ی ارسال شعر و آنچه مربوط به کاربری است را بخوانید».

صادق ایزدی گنابادی
1397/5/14 در ساعت : 11:37:33
سلام .
در این که جناب خوش عمل از فحول روزگار در عرصه ی طنز است شک و تردیدی نیست ،
و در این که همین شعر نیز در فهرست بهترین هاست تردیدی نیست .
اما نقاد چون در عرصه ی نظر زیست می کند معمولا آرمان محور است و قله ی ایجاز فصاحت و بلاغت را در نظر می گیرد و به تفسیر و تببین اثر تولیدی می پردازد .
اما ما و شما به خوبی می دانیم که تفاوت عرصه ی عمل و نظر چقدر زیاد است .
به طور مثال در عرصه عمل ضرورت وزن استقاده از مترادفات نه چندان دلچسب جابجایی های ارکان دستوری حذف یا اضاقه های بی منطق به سادگی قابل قبول است و به قول شما از نظر فنی مشکلی ندارد ؛
اما در عرصه ی نظر منتقد (البته حقیر خود را منتقد نمی دانم )می گوید دند شاعر نرم به هر شکلی که هست باید پهلوان داخل گود را لنگ کند !
جناب حاج محمدی !
بیت پایانی جناب خوش عمل با همین وضعی که دارد عالی است اما عالی تر این بود که به تناسب ابیات بالابه شخصی جز اول شخص منتسب می شد.
چرا ؛ اگر شاعرخودش را از ابتدا به شکل طنز در مقام ماست مالی کردن اوضاع قرار می داد و در بیت پایانی چنین می گفت عالی بود ...
و اما جناب حاج محمدی !
شعر صنعت نیست که بگوییم از نظر فنی چنین است و چنان .
بخش مهم شعر مبتنی بر طبیعت زبان استوار است ؛ همان طبیعتی که مردم کوچه و بازار بدون مطالعه ی کتاب حدائق السّحر و صناعات ادبی آن را به بهترین شکل ممکن بکار می برند .
مثال:
مفعول بدون «را » در جایی دلچسب است و جای دیگری ممکن است چندان مبتنی بر شم ربانی نباشد.
در همین شعر چون مردف به فعل گذرا به مفعول است حذف «را» در بعضی از ابیات زبان شعر را از طبیعت و شم خود دور کرده است .
طبیعت زبان در بعضی از ابیات از ما «را» یی را طلب می کند.
و در پایان این را به عرض جناب خوش عمل برسانم :
کاکل طنز بر انتقاد صریح می چرخد و
نه توصیه و دستور .
خود آنهایی که جناب خوش عمل دستور این بشکن بشکن ها را به آنها می دهد غرق در شبهه و ابهامند و چه خوب است که مابقی مردم با آنها همدلی ندارند و گرنه وضع به مراتب بدتر می شد
والله اعلم بالصواب.
محمدرضا جعفری
1397/5/10 در ساعت : 0:16:46

سلام خدای متعال بر ملک الشعرای عزیز
اکرم بهرامچی
1397/5/11 در ساعت : 15:52:28
سلام و عرض ادب استاد بزرگوار آقای خوش عمل کاشانی
بسیار زیبا سروده اید دست مریزاد
نغمه ی امروزه بشکن بشکن است و تار و مار
حرف اخبار است دراین روزها ارز و ،دلار

مَردمان خسته َند بسکه مردمک ها بسته شد
کاش می بستند گودال ِ دهان را از شعار

این وطن تا بیشه ی شیران ِ نر باشد مدام
نیست جای روبَهان و کرکسان ِ بیشمار
بازدید امروز : 6,467 | بازدید دیروز : 11,036 | بازدید کل : 122,937,106
logo-samandehi