ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



قصیده گل پرپر
این کیست سوی معرکه جنگاور آمده؟
این کیست در شمایلِ پیغمبر آمده؟
 
این کیست از چکاچکِ شمشیرِ تیزِ او
آوای ذوالفقار به میدان در آمده؟
 
در آسمانِ تیره و پستِ معاندان...
این کیست مثلِ صاعقه و تندر آمده؟
 
سردارِ سرفرازِ سپاهِ حسین هست
آری! علیست اینکه چنین با سر آمده
 
غرّید شیرِ بیشه ی زهرا و از هراس..
گفتند بز دلان نکند حیدر آمده!
 
غرقه درون ذاتِ خدا . گفت در رجز:
((دشمن بترس! چون علیِ اکبر آمده))
 
((قد قامتِ)) مٶذّن و این قدّ و قامتش
کرده قیامتی که گمان محشر آمده
 
این هیبتِ غیور برای حفاظت از...
خلخال و گوشوار و سر و معجر آمده
 
٭٭٭
بر قلبِ تارِ خصم زد و تار و مار کرد
دشمن خیال کرد که یک لشگر آمده
 
ناگه پدر شنید که آوایی از دلِ...
شمشیر و تیر و نیزه و خنجر بر آمده:
 
((بابا سلام!وقتِ خداحافظی رسید
بر بسترم پیامبر و مادر آمده))
 
دیدند دشمنان که پدر سوی اکبرش
با زانوانِ بی رمق و مضطر آمده
 
ناگاه در عبای جوانانِ هاشمی
دیدند اهلِ خیمه گلی پرپر آمده
 
حسین احسانی فر(رهای لنگرودی )
کلمات کلیدی این مطلب :  حسین ، احسانی فر ، رهای لنگرودی ،

موضوعات :  عاشورایی ، آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1397/7/7 در ساعت : 8:10:34   |  تعداد مشاهده این شعر :  655


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

حسین شادمهر
1397/7/7 در ساعت : 11:55:44
احسنت بر شما
حسین احسانی فر
1397/8/28 در ساعت : 13:18:46
سپاسگزارم بزرگوار
بازدید امروز : 16,665 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,572,625
logo-samandehi