ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



شرحی بر غزلی از بیدل{قسمت هفتم « آشوب دوئی»}


به سعی غیر مشکل بود زآشوب دویی رستن



سری در جیب خود  دزدیدم و بردم پناه آنجا



دوست فاضل و اندیشمندم محمد کاظم کاظمی



- که توغّلی در بیدل شناسی دارد – را اعتقاد



بر این است که این بیت بیدل را ارتباطی است



با دیدگاه وحدت وجودی او . { رهیافت هائی



در شعر بیدل کلید در باز / ص / 192 } امّا



نگارنده ی این سطور بر این باور است که



 به رسمیت شناختن « وجود غیر» و نیز «



غیر را منشأ اثر دانستن » در مصرع اول این



بیت حاکی از آن است که بیدل دراین بیت نه



در صدد بیان اندیشه ی بلند عرفانی ِ «وحدت



وجود »  بلکه در صدد بیان اندیشه ی



« وحدت شهود » است . وگر نه ،در نگرش



وحدت وجودی ، «غیر» منشاء اثر نیست :



غیردر عالم تحقیق نــدارد اثری

بیدل آینۀ ما صورت ما می بیند



بلکه نظر دقیق این است که در اندیشه ی



وحدت وجودی ، غیری نیست که اثری داشته



باشد .



جز معنی از آثار عبارت نتوان خواند



گر غیر خدا فهم کنی غیر خدا نیسـت



 « وحدت شهود »  صرفا جنبه ی انسانی



دارد و به معنای نیل عارف به مقامی است که



غیر از خدا چیزی نمی بیند  . به قول



سعدی :



رسد آدمی به جائی که بجز خدا نبیند



بنگر که تا چه حد اســت مقام آدمیّت



 و این امر ، غیر از این است که غیر از خدا



چیزی موجود باشد یا نه ؟ مرحوم شهید آیة الله



مطهری را اعتقاد بر این است که :



{ اگر نگوئیم که مقصود از وحدت وجود در



کلمات عرفای دست اول ، وحدت شهود بوده



است باید بگوئیم که مقصود از وحدت وجود



در کلمات عرفای دست دوم و حتی مثل



قشیری همین وحدت شهود بوده است . (



مجموعه آثار ج / 9  ص/128 ) }



از دیدگاه آن مرحوم وحدتی که سعدی در



بوستان خود مطرح کرده است ، وحدت شهود



است نه وحدت وجود :



ره عقــــــل جز پیـــــچ بر پیچ نیست



 بر عارفــــــان جـــز خدا هیچ نیست



 توان گفتـــــن این با حقـــــایق شناس



 ولی خـــــرده گـــــیرند اهــــل قیاس



 که پـــــس آسمــان و زمین چیستند؟



 بـنی آدم  و  دام  و دد کیســـــتـــند؟



 پسندیده پرســــــیدی ای هوشـــــمند



 بگویـــــم گر آیـــــد جوابـــــت پسند



 نه هامـــــون و دریا و کـــوه و فلک



 پری و آدمـــــی‌ زاد و دیـــو و ملک



 همه هـــــرچه هستـــند ازان کمترند



 که با هستـــــیش نام هســــــتی برند



 عظیم اســـــت پیش تو دریا به موج



 بلندســــت خورشـــــید تابان به اوج



 ولی اهــــل صورت کجــــا پی برند



 که ارباب معـــــنی به ملــــکی درند



 که گر آفتاب است یــــک ذره نیست



 وگر هفت دریاست یک قطره نیست



 چو سلـــــطان عــــزت عـلم بر کشد



 جهان ســر به جیـــــب عـدم درکشد



بیدل وحدت وجود را با بکار گیری حد اقل



هشت موتیو در دیوان خود تبیین کرده است :



   الف: آينه  :



جهان آيينه ی دلــــدار و حيراني حجــاب من



 چمن صد جلوه و نظّاره ناياب است شبنم را



یا :



شهودی عجب ســـر زد از راز غیب



جهان گشـــــت آئینــــه ی پر زعیب



 :ب: آب و گوهر



اگر موجيـــــم با بحـــريم وگر آبيــم با گوهر



دويي نقشي نمي‌بندد که ما را از تو وا دارد



یا :



محيط و گوهروآب و حباب و موج يکي است



تو ازعمٰي پـي تشـخيــــص ايـن و آن شـده‌اي



ج: حباب و دريا :



سرمايه ی حباب به‌غير از محيط نيست



آب تو آب ما و هوايـــــــت هــــــواي ما



د: خيالات و شخص تنها :



کثرت نشد محو از ساز وحدت



همچون خيالات از شخص تنها



یا :



جهان گل کردن يکتايي اوست



ندارد شخص تنها جز خيالات



ه‍ : تصوير در آب :



وحدت از خودداري ما تهمت آلود دويي است



عکـس در آب اسـت تا اسـتـــاده‌اي بيرون آب



و: موج و دريا :



اگر موجيـم با بحريـم وگر آبيـــــم با گوهـر



دويي نقشي نمي‌بندد که ما را از تو وا دارد



ز: گرداب و آب :



حق جدا ازخلق وخلق ازحق برون اوهام کيست؟



تـا ابــــد گــرداب در آب اســت و در گــرداب آب



ح: خوشه و دانه :



عالم کثرت طلسم اعتبار وحدت است



خوشه‌ها آيينه دار شوخي يک دانه‌اند



ط: چند تابلو و يک نقّاش :



جوش اشـياء اشـتباه ذات بي‌همـتاش نيست



کثـرت صـــــورت غبار وحـدت نقّاش نيست



رستگاری انسان و بینش توحیدی



از دیدگاه قرآن کریم که به حق می توان آن را



کاتالوگ انسانیت دانست راه رهائی انسان از



قید و بند تعلقات درونی و بیرونی بینش



توحیدی و خدامحورانه ی اوست :



قُولُوا لا إلهَ إلا الله تُفلِحوا



بیدل  در مصرع نخست این بیت سخن از «



رَستن » به میان می آورد . رستنی که اگر



چه در این بیت با وجود « سعی غیر » آن را



مشکل تلقی کرده است اما در جائی دیگر



  بدون می کشی ، محال دانسته است :



رستن ز دورگردون بی‌می‌کشی‌محال‌است



دزدیـــــــده‌ام ز مینا سـر در پنـــــــاه مینا



زندگی بی تکلف را بیدل در همین ترک



تعلقات می داند :



تا توانـــی گاهــــــگاهی بی‌تکلّـف زیستن



زین تعلقها که داری اندکی و‌ارستن است



یا :



ساز و برگ عشرت از بار تعلق رستن است



سرو را آزادگی هـــــا دارد ایـــن مقدار سبز



در بیت ذیل بیدل ، از این رستگاری با تعبیر



« راحت جاوید »  یاد کرده است و سجده ی



شکرِ برخورداری از نعمت توانائی نگریستن



را « چشم از تماشا بستن » می داند . و این



دلیلی است بر همان ادّعای ما که  در ابتدای



این مقال به ضرس قاطع بیان کردیم که بیدل



در بیت مقصد در صدد تبیین اندیشه ی وحدت



شهودی است  نه وحدت وجودی .



راحت‌ جاوید عشاق ‌از فضولی رستن است



سجدهٔ شکر نگه چشم‌ از تماشا بستن است



سر در جیبِ خود دزدیدن در تداعی بیدل



در شبکه ی تداعی بیدل سر در جیب ِ خود



دزدیدن ( نه سر در جیب دیگری داشتن )



چیزی نیست جز خلوت گزیدن با خدای



خویش در حالت سجده . این تداعی هم از



تأمل در ابیات بالا بدست می آید و هم با تأمل



در بیت ذیل :



سر برنیاوری چوگهر از سجود جیب



گر محرمت ‌کنند که دل آسـتان‌ کیست



و در این حالت است که انسان  مقیم گوشه



ی دل گردیده  و به رهائی و آزادی و آزادگی



دست می یابد .



سر در جیب‌، آزاد است از فتراک آفتها



مقیم‌ گوشهٔ دل حکـــــم آهوی حرم دارد



وبهترین دلیل بر اینکه سر در جیب دزدیدن



در دیوان بیدل « سجده » را تداعی می کند



این بیت است :



سازگردن‌افرازی رنج هرزه‌ گردی داشت



سر به جیب دزدیـــــــدم پا مقیم دامان شد



آیا جز درحال سجده سر در جیب دزدیدن پا



مقیم دامان می گردد ؟ بی تردید اینگونه آدمی



از همه ی آفات به درگاه حضرت حق پناه می



آورد .



تسلیم ز آفات جهـــــــــان باک ندارد



در جیب خودم محو پناه تو توان شد



و در بیت ذیل از آن رستگاری تعبیر به



آسودگی کرده است و رسیدن بدان را با سجده



میسر دانسته است  . جالب است بدانیم که



سجده آشکار ترین حالت سر در جیب دزدیدن



است :



مآل شعله هم‌ داغ است گـــرآسودگی خواهی



 به‌صدگردن مده ازکف جبین سجده فرسا را



بیدل رسیدن به آستانه ی رستگاری را با



سجده میسر می داند :



مخصوص نیست‌کعبه بـــه تعظیم اعتــبار



هرجا سری به‌سجده رسید آستانه‌ای‌ست



رهائی که تعبیر دیگری است از رستگاری



صرفا به معنای رهائی از قید تعلقات بیرونی



نیست بلکه تا آدمی از قید تعلقات درونی آزاد



نگردد امکان رهائی از قید تعلقات بیرونی نیز



برای او میسر نخواهد بود :



اسیر حرص چه‌کوشش‌کند به ناز رهایی



به بال دعوی از خویش رستنی ‌که ندارد



یا :



فلک در گردش‌ است ازوهم ‌ممکن ‌نیست‌ وارستن



مگر از پیش چشـم این کاســــــه‌های بنگ برخیزد



صفای باطن و دویی :



دوئی و فکر دوئی که نقطه ی مقابل وحدت



شهود است ، را از دیدگاه بیدل  با کدورت



دیده ودل رابطه ای متقابل است  . از دقت در



دو بیت ذیل به دست می اید که از نگاه بیدل



هم فکر دوئی صفای دیده و دل را از بین می



برد و هم صفای دیده و دل آدمی را از نگاه



شرک آلود دوئی می رهاند :



الف :



صفای دل به‌کدورت مده ز فکر دویـی



که عکس‌، تنگ برآیینه می کند جا را



ب :



صافی دیده و دل مانع تمییز دویی‌ست



پشت عینک به تفــاوت نرساند رو را



بیدل این نگرش  شرک آلود را ناشی از دیده



ی احول و دوبین می داند :



دویی‌کجاست ‌؟ ز نــیرنگ احـــولی بگذر



که یک نگاه میان دوچشم مشترک است



معنی بیت :



از توضیحاتی که پیرامون اندیشه ی « وحدت



شهودی » و تداعی « سردر جیب خود



دزدیدن » داشتیم آشکار می گردد که حضرت



بیدل در این بیت در صدد القای این مطلب



است که :



باوجود اغیار و سعایت اغیار مشکل بود که



از فتنه و آشوب دوئی رهائی یافته به



رستگاری نائل آیم  . به همین خاطر سر به



سجده فروبرده و به بارگاه کبریائی حضرت



احدیت پناه بردم . یا می توان چنین گفت که :



مشکل بود به اهتمام و سعی غیر ، از آشوب



و فتنه ی شرک و دوئی رهائی یابم ، لذا سری



در جیب خود دزدیدم { در پیشگاه ذات حق به



سجده افتادم } و به بارگاه کبریائی اش  پناه



بردم .



والله العالم .


کلمات کلیدی این مطلب :  شرحی ، بر ، غزلی ، از ، بیدل{قسمت ، هفتم ، « ، آشوب ، دوئی»} ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/9/11 در ساعت : 21:38:9   |  تعداد مشاهده این شعر :  2058


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

علی اکبر مقدم
1390/9/11 در ساعت : 23:20:4
باسلام

مو شكافانه عجب شرح دهي بيدل را

شرح تو اكمل و شرمنده كند كامل را

حظ بسيار نمودم من ازين شرح لطيف

در عوض تو بپذير اين خط ناقابل را

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

سپاسگزارم جناب مقدم عزیز .
حسین مولوی
1390/9/12 در ساعت : 17:52:54
سلا م بر استاد و سپاسگزارم از عنایت و راهنمایی شما . ضمیر مورد اشاره به کوفیانیست که سر بریده امام را مبرند . در خبر است که در زمان امام علی ع خشک سالی بر کوفه عارض شده و اما علی ع به امام حسین فرموده اند که دعای باران خوانده و باران فراوان باریده . اشاره ای بود هر چند شاید خوب نتوانستم بپرورانم ان را . ممنون
محمد حسین انصاری نژاد
1390/9/11 در ساعت : 22:55:53
سلام برشاعرروشن انديش وجان آگاه جناب حاج محمدي عزيز
بادقت وتامل خواندم وحظ وافربردم.
ازلطف هميشگي تان به حقيروشعرواره هاي بي رمق وناچيزم بسيارسپاسگزارم.
دلت مهبط جبرييل عشق باد.

&&&&&&&&&&&
سلام بر شما جناب انصاری نژاد عزیز . سپاسگزارم از لطف و محبت شما دوست عزیز . و همچنین قلبتان سرشار از عشق الهی باد .
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/9/12 در ساعت : 17:40:43
سلام بر استاد بزرگوار جناب حاج محمدی
باز هم از شیرینی کلام شما و مفاهیم کلامی بیدل که به قلم زیبای تان شرح شده لذت بردم
دست مریزاد و پیوسته سربلند و موفق باشید

با عرض پوزش دریکی از بیتهایی بیدل که به عنوان شاهد مثال دوئیت آورده اید
<که عکس ، تنگ بر آیینه "می کند " جا را > می کند اشتباها" کند تایپ شده لطفا اصلاح فرمایید

*****************
سلام بر شما جناب استاد گرامی و ارجمند
از اینکه با دقت و اهتمام جدی پیگیر مطالب حلقه بیدلخوانی هستید بی نهایت سپاسگزارم . بویژه از اینکه اشکال تایپی موجود را تذکار دادید ممنونم . چشم استاد عزیز الساعه اصلاح می کنم .
سید حسن رستگار
1390/9/12 در ساعت : 13:55:23
سلام ودرود جناب حاج محمدی عزیز

ممنون از حضور پر مهرتان

شرح غزلیات بیدل کار ارجمندی است که بسیار مفید است ممنون
&&&&&&&&&&&&&&
سپاسگزارم از شما دوست فرهیخته جناب رستگار عزیز
سید علمدار ابوطالبی نژاد
1390/9/12 در ساعت : 20:10:17
سلام آقای حاج محمدی بزرگوار

شرحی مبسوط ، دقیق وعلمی که با موشکافی و ژرف نگری خاص به رشته تحریر درآمده ونشان از احاطه نویسنده وشارح درمباحث مربوطه دارد. استفاده کردم

دوست عزیزسربلندیتان را ازایزد منان آرزومندم

**************
سپاسگزارم سید عزیز و بزرگوار جناب آقای ابوطالبی نژاد از لطف و محبت شما .
محمد وثوقی
1390/9/12 در ساعت : 14:42:31
سلام جناب حاج محمدی گرامی
شرح مستدل و قابل تأملی است. استفاده کردم.
مستدام باشید.
*************
سپاسگزارم از شما جناب وثوقی عزیز . قدم رنجه فرمودید .
بازدید امروز : 2,835 | بازدید دیروز : 11,036 | بازدید کل : 122,933,474
logo-samandehi