ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



مستحق نیست! - با خودت من را ببر!

(1)
یک سه ساله بیشتر نیست خدایا!...نزنید!


ظالمان! می شکند ساقه ی نوپا ...نزنید !


هی به این طفل پر از درد نگویید یتیم !


پیش چشمان ترش عمه ی او را نزنید !


نور چشمان جگر گوشه ی زهراست چه زود


قد خمیده شده مثل خود ِ زهرا ... نزنید!


زیر شلاق شما ناله ی گل پیچیده ست


کربلا پر شده از واژه ی بابا ... نزنید!


او که چیزی نگذشته ست ز عمرش مردم


بد نکرده به شما یا که به دنیا...نزنید !


مستحق نیست فرود اید از ان بالا سنگ


کوفیان!بر تن او نیست دگر جا !... نزنید!



(2)
میچکد خون از لب و این چهره ی نیلی پدر


میخورم از هر طرف یک ضربه ی سیلی پدر


با دوپای کوچکم بر خار و خس آواره ام


میخورد هر لحظه دستی روی گوش ِ پاره ام


دیدنت بر نی ندیدی با گلت از بن چه کرد!


لمس یک طوفان چه با رویای کال غنچه کرد


پای نیزه سوت و طبل و هلهله بودو سرود!


مرده بودم از همان آغاز اگر عمه نبود


بی تو لبخندی نمانده بر لب این بسته پر!


مثل یک بازی بگو گنجشک خیسِ خسته...پر!


خسته ام حالا که از یک شهر سیلی خورده ام


از تمام سنگ های کوفه هم آزرده ام ...


با خودت من را ببر نزد علیِ اصغرت


آب آورده برای او ... رقیه ، دخترت !

کلمات کلیدی این مطلب :  مستحق ، نیست! ، - ، با ، خودت ، من ، را ، ببر! ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/9/17 در ساعت : 13:13:4   |  تعداد مشاهده این شعر :  1472


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

ابراهیم حاج محمدی
1390/9/17 در ساعت : 21:42:26
با سلام
از این سروده های فاخر و دلنشین و قطعا از دل بر آمده محظوظ شدم . موفق باشید .

*************************
پاسخ:سلام بزرگوار
ممنون که دلگرمم میکنید البته فاخر نیستند اما از دل برامده هستند
تشکر فراوان
سید حکیم بینش
1390/9/20 در ساعت : 9:26:5
با سلام
احساس های سرشار تان ستودنی است
شعر تان به دلم نشست
پایدار باشید

****************************
پاسخ:سلام جناب بینش عزیز
سپاس از چشم رنجه تان
محمد علی هلال
1390/9/18 در ساعت : 22:1:9
سلام خانم نور علیزاده
بسیار زیبا و دلنشین بهره بردم .توانا تر از همیشه

*************************
پاسخ:سلام گرامی
ممنونم از حضور سرشار از مهر شما
سارا وفایی زاده
1390/9/19 در ساعت : 8:53:55
سلام خانم نورعلیزاده عزیز

بسیار زیبا و تاثیرگذار سرودید.

قلمتان مانا.

******************************
پاسخ:سلام خانم وفایی زاده مهربان
سپاسگزارم
بازدید امروز : 3,403 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,559,363
logo-samandehi