ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



شب یلدا

شب یلدا بیا با هم نشینیم
به دور از غصه و ماتم نشینیم
درون سینه غم را کرده پنهان
شبی را صبح کردن با عزیزان
گران شد پسته کمتر می خریمش
قناعت کرده کمتر می خوریمش
به هم از خاطرات دور گوئیم
ز جنگِ جغدِ شب با نور گوئیم
به یاد آریم می خواندیم با هم
شب تاریک را راندیم با هم
شب یلدای ملت روز گردد
خمینی عاقبت پیروز گردد
سپس تا آن ((شب خونین سحر کرد
چه خنجرها که از دل ها گذر کرد
ز هر خون دلی سروی قد افراشت
ز هر سروی تذروی نغمه بر داشت
صدای خون در آواز تذرو است
دلا این یادگار خون سرو است*))
دریغا سروها رفتند از باغ
از ایشان مانده بر دل ها بسی داغ
وطن می رفت تا آباد گردد
ز رنج و درد و غم آزاد گردد
دریغا دورِ شادی بود کوتاه
ز حسرت مانده بر لب های ما آه
به ایران حمله شد از سوی صدام
که ایران را کشانَد باز در دام
دلیران وطن همّت نمودند
وطن را دور از ذلّت نمودند
بسی گُردِ دلاور خفت در خون
بشد خصم زبون از مرز بیرون
دو باره دوره ی سازندگی شد
و دل ها پر ز شور زندگی شد
دریغا حرص و آز و رانت خواری
بزد بر گرده ی ما زخم کاری
به نام مصلحت کردیم پنهان
هر آن کس برد از این سفره ها نان
دریغا نامشان افشا نکردیم
جهان را سخت بر بدها نکردیم
کلاس_درس در آتش دریغا
دریغا سوخته گل های زیبا
دریغ از فقر سخت مانده بر جا
نباشد این چنین شایسته ی ما
کنون یلدای ما تاریک و تار است
و اینک باز وقت این شعار است
شب یلدای ملت روز گردد
خمینی باز هم پیروز گردد
صلاح ملت ما هست قانون
که تا باز آورد بر سفره ها نون
نماید محو دزدی، رانت خواری
وطن آباد گردد باز ، آری

*: شعر از استاد هوشنگ ابتهاج(سایه)

حسین نبی زاده اردکانی ۱۳۹۷/۹/۳۰ 

کلمات کلیدی این مطلب :  شب یلدا ، خمینی ، هوشنگ ابتهاج ،

موضوعات :  ادب و مقاومت ،

   تاریخ ارسال  :   1397/9/30 در ساعت : 16:11:10   |  تعداد مشاهده این شعر :  445


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 3,221 | بازدید دیروز : 11,036 | بازدید کل : 122,933,860
logo-samandehi