دوباره مثل بادهـــــا پر از سـرور می شویم
دوباره مثل کوه هــا پر از غـرور می شویم
دوباره مثــل آسمــان ستـــــاره می دمد زما
دوباره مثـل ماهتـــاب غــرق نور می شویم
دوباره مثـل ابرهــا و چشمــــه ها و رودها
دخیـــــل بارگـاه حضرت شعــــور می شویم
دوباره ساده می شــویم مثل شاخه های گل
دوباره مست مست مست از زبورمی شویم
دوبـــــاره فیض آبشـــــار بی ریــای درّه ها
و سر کشیده موجی ازخلیج سـورمی شویم
دوبــــــاره آه می شـــــویـم رازدار آســـمان
دوباره هرم شعــله های یک تنـورمی شویم
دوباره باغ هــای ما پرازشکـوفـه می شود
دوباره باز بـا بهــار جفت و جور می شویم
ظهـــــور می کنــی تــو از دیــار آشـنای دل
و ما دوبـاره کامیـاب از حضــور می شویم
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/9/29 در ساعت : 14:43:28
| تعداد مشاهده این شعر :
1069
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.