چشمک که نه دوباره به من می زنی کلک
افتاده است شیطنتت توی مردمک
گنجشکک اشی مشی ِ رنگ رنگ ِ من ...
داری به حوض حوصله ام می کشی سرک
دارم دوباره درس تورا پاس می کنم
داری دوباره اشک مرا می زنی محک
زخم دلم دوباره دهن باز می کند
بر خاطرات کهنه ی من می زنی نمک
جدی نگیر...قصد گلایه نداشتم :
قسمت نبود را که گره خورده در فلک
حالا بچرخ تا که بمیرد برای تو
شیطان اشتیاق من از طعم ناخنک
من دارم از درون تو هم قهر می کنم
تو داری از درون من و حس مشترک
لبریز می شوی و مرا ترک می کنی
آخر به باد می روی و می خورم ترک
یک دم بمان به حرم نفسهای آخرم
ساز مخالفت نزن اینبار نی لبک ...!
http://sabzevar-sher.persianblog.ir/
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/10/6 در ساعت : 12:10:12
| تعداد مشاهده این شعر :
1425
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.