با سلام ودرود.
معادل فارسی برخی واژهها و اصطلاحات عربی بسی زیباتر و رساتر از اصل آنهاست و بدون شک استفاده از واژهی عربی، با همهی تشخّصِ ساختگیای که در ظاهر به متن و کلام میدهد، نوعی کجسلیقگیِ است که گاه درد سرساز نیز می باشد.
مثلاً کلمات «سَبُعیَّت» و «سَبُعانه» واژه هایی پر طمطراق اما مایه ی درد سرند. از این جهت که به دلیل عادت نداشتنِ ما با قواعد آواییِ زبان عربی، ممکن است بهاشتباه «سَبوعیَّت» و «سبوعانه»گفته و نوشته شوند. به این جملات و تیتر های روزنامه ای دقت کنید :
۱- آلسعود تبعات رفتار سبوعانهی خود را در نظر بگیرد
۲- روی کار آمدن ترامپ اثبات سبوعیت آمریکا را آسان کرد
۳- اوج سبوعیت شهرکنشین صهیونیست
۴- سند محکمی از ددمنشی و سبوعیت دشمنان ...
وقوع این قبیل اشتباهات در متون روزنامه ای چندان غیر قابل اغماض نیست و باصطلاح ذنب لایغفر به حساب نمی آید . لیکن از فرهیختگان اهل ادب و بویژه شاعران انتظار جز این است.
سَبُع در عربی یعنی حیوان درنده یا همان دد که مصدر جعلی آن سَبُعیَّت است بهمعنای درّندگی یا همان ددمنشی.
مرحوم اخوان ثالث گفته است :
وین پردهٔ فصیح مجسم عیان کند
دنیای ظلم و جور سِباع و وحوش را
و این بیت از هاتف اصفهانی است:
دیو و دد آنجا به جوش، وحش و سَبُع در خروش
من چو سِباع و وحوش، طفرهزن و رهسپر
[سِباع] که در این دو بیت از اخوان ثالث و هاتف اصفهانی آمده است جمع سَبُع است.
و ملکالشعرای بهار گفته است :
آزادمردی و خرد و پاکی نیت
با بدخویی و ددمنشی توأمان که دید؟
و این بیت نیز از ملک الشعراست:
چیست گناهم که مرا میخوری
چون سَبُعانم ز چه رو می دری؟
این مختصر اشارتی است به کاربرد کلمه ی ناصحیحِ ((سبوعانه)) در بیت هفتم سروده ی جناب طارق عزیز.