ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



«خاکستری درباد»
«خاکستری در باد»
 
ناگهان بستی به رویم راه عشق آباد را
دادم از دست  آن همه احساس باران زاد را
 
حسرتی از جنس  آتش در دلم افروختی
سوختی انگار در من باغی از شمشاد را
 
رد شدی از بیستون، دیدم که شیرین نیستی
کاش می شد بشنوی، دلتنگی فرهاد را
 
از من و احساس من، تنها غباری مانده است
جستجو کن بعد ازاین خاکستری در باد را
 
آبیِ  پرواز را از من گرفتی، بعد از آن
فرصتی دادی در این شهر این همه  صیادرا
 
فاش می دیدم، در آن هنگامه ، با دستان خود
تیز می کردی،  برایم، خنجر جلاد را
 
بغض ها در سینه ام، انگار جاخوش کرده اند
درخودم باید بریزم این همه  فریاد  را
 
کاش می شد یک نفر از جنس باران می رسید
جمع می کرد از زمین اندیشه ی بیداد را !
 
می رسید، از پشت دریاها، پر از اردیبهشت
رونقی می داد، باز این بخت، این خرداد را !
 
کلمات کلیدی این مطلب :  خرداد ، باران ، خاکستر ، صیاد ، احساس ، حسرت ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1398/7/6 در ساعت : 8:52:32   |  تعداد مشاهده این شعر :  217


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

اکرم بهرامچی
1398/7/6 در ساعت : 22:16:45
کاش می شد یک نفر از جنس باران می رسید
جمع می کرد از زمین اندیشه ی بیداد را !
دست مریزاد استاد عزیز
بازدید امروز : 7,548 | بازدید دیروز : 18,002 | بازدید کل : 121,538,779
logo-samandehi