ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



کویر را به هوای بهار می پویم ، اگر چه بر من دیوانه راه می بندی


تو ترجمان بهاری چرا نمی خندی ...؟



بگو به من به کدامین اصول پابندی ....؟!



 



که بغض کرده ای و آسمان ترک دارد



و مرهمی به دل زخمی اش نمی بندی



 



نمی گذارمت اینک دوباره برگردی...



به هردلیل به سرمای شب بپیوندی



 



کویر را به هوای بهار می پویم



اگر چه بر من دیوانه راه می بندی



 



شکسته باد سکوتی که تلخ کامت کرد



بخند تا که بگیرد لب از لبت قندی



 



تو هم شرابی و هم شوکران خاموشی...



بده به دست من آن را که آرزو مندی



 



بده بنوشم و آسوده کن خیالم را ...



که چشم های تو را نیست   مثل ومانندی



 



بگیر جان مرا مال تو نمی خواهم ....



فقط نگو که برایم ........تو جان نمی کندی ......



http://sabzevar-sher.persianblog.ir/


کلمات کلیدی این مطلب :  کویر ، را ، به ، هوای ، بهار ، می ، پویم ، ، ، اگر ، چه ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/10/16 در ساعت : 21:24:8   |  تعداد مشاهده این شعر :  1669


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

ابراهیم حاج محمدی
1390/10/16 در ساعت : 21:36:55
با سلام و عرض ارادت
بسیار غزل زیبا و دلنشینی است . بیت آخر شاه بیت است به نظر من . استفاده کردم . دست مریزاد .
///////////
ممنون استاد عزیز از حضورتان
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/10/16 در ساعت : 21:44:56
خصوصی لطفا بعد از خواندن حذف کنید
سلام بر شما فکر می کنم در تمام شعر زیبایتان یک مصرع کمی نا هماهنگی می کند . البته مشکل وزنی ندارد ولی به روانی و زیبایی بقیه نیست. به نظرم بهتر است اصلاح شود
بده به دست من آنچه که آرزو مندی ==> بده به دست من آن را که آرزومندی یا ==>به دست من بسپار آنچه آرزومندی
///////////
ممنون استاد عزیز از حضورتان وو وقتی که صرف کردید .......
محسن یاری
1390/10/16 در ساعت : 23:37:6
سلام سید عزیز بسیار زیبا . سپاس
/////////
ممنون دوست عزیز از حضورتان
صادق رحمانی
1390/10/17 در ساعت : 10:6:19
بسیار عالی بود. دست مریزاد.
//////////
ممنون استاد عزیز از حضورتان
مصطفی پورکریمی
1390/10/17 در ساعت : 14:4:4
سلام جناب استاد نژادهاشمی گرامی

خیلی خیلی زیبا بود حظ وافر بردم .موفق باشید
///////////
ممنون استاد عزیز از حضورتان
نام؟ نام خانوادگی؟
1390/10/17 در ساعت : 8:0:10
درودبرشما
شعرتان ستودنیست
احسنت برشما

تو هم شرابی و هم شوکران خاموشی...


بده به دست من آنچه که آرزو مندی


بگیر جان مرا مال تو نمی خواهم ....


فقط نگو که برایم ........تو جان نمی کندی ......
عالیههههههههههههههههه
موفق باشی
////////////
ممنون دوست عزیز از حضورتان
مصطفی معارف
1390/10/17 در ساعت : 12:58:2
تو هم شرابی و هم شوکران خاموشی...
بده به دست من آنچه که آرزو مندی
با سلام سید جان غزل زیبایی بود استفاده کردم
پایدار باشید

سیده فاطمه صداقتی نیا
1390/10/17 در ساعت : 17:6:50
سلام استاد...
ممنونم که لذت خواندن اشعارتان را با ما سهیم می کنید.
بهترین لحظات من خواندن شعر های شما و دوستان دیگر است. وقتی به روح کوچک من سرک می کشندو هوای مرا تازه می کنند
افشین تل لو
1390/10/17 در ساعت : 1:2:21
زیبا بود برادر
لذت وافر بردم.
کامکار باشید.
//////////
ممنون دوست عزیز از حضورتان
سید علمدار ابوطالبی نژاد
1390/10/17 در ساعت : 2:54:38
سلام سید جان
غزل زیبا و دل انگیزی سروده ای .دست مریزاد
بده بنوشم و آسوده کن خیالم را ...

که چشم های تو را نیست مثل ومانندی

سربلند باشید
////////////
ممنون دوست عزیز از حضورتان
علی سعادتخانی
1390/10/17 در ساعت : 12:21:36
غزل قشنگ و زیبایی بود، از نظرات دوستان نیز بهره مند گشتم،به نظر حقیر استفاده از مصراع پیشنهادی جناب استاد نجوا به زیبایی کار خواهد افزود.
////////////
ممنون دوست و استاد عزیز به روی چشم ........
علی اشرفی راد
1390/10/17 در ساعت : 11:33:51
سلام
سیدجان شعرتان قابل تحسین است موفق باشید
////////
ممنون استاد عزیز از حضورتان
فاطمه صمدی (مهتاب)
1390/10/17 در ساعت : 16:40:39
سلام بر شما گرامی
غزل جوشانی از شما خواندم و لذت بردم.فقط جسارتا من هم با جناب روحانی بزرگوار در مورد مصرع""بده به دست من آنچه که آرزو مندی "" هم عقیده ام.مزاف بر این به نظرم این بیتِ زیبا و خوش تصویر با کمی تغییر زیباتر خواهد شد:
که بغض کرده ای و آسمان ترک دارد
و مرهمی به دل زخمی اش نمی بندی

(تو بغض کرده ای و آسمان ترک دارد!

چرا به زخم دلش مرهمی نمیبندی؟)

شاعرانگیتون روان.
حسین صادقیان
1390/10/17 در ساعت : 14:13:39
درود بر شما
بسیار لذت و بهره بردم
///////////
ممنون دوست عزیز از حضورتان
بازدید امروز : 20,505 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,576,465
logo-samandehi