دسته بندی اشعار

آخرین اشعار

آخرین نقدها

شهادت حاج قاسم سلیمانی

انگشترت به روی زمین مانده و تنت بر فرش و عرش تاج سلیمانی ات شده پنهان نمی شود دل خونین دلان شهر هر چشم حجله ای ست ، چراغانی ات شده با خون غزل سرودن سردار معجزه است نام شهید مصرع پایانی ات شده از انتقام خون تو امواج نگذرند بحری ست بحر عشق که طوفانی ات شده #_________ مگر نه اینکه کف دست های تو جان است شهید شو که شهادت حیات انسان است دلت عجیب گرفته دلت چه می خواهد شهادتت به یقین از اصول ایمان است خبر رسیده به سفیانیان نمی دانید !؟ مگر، تمامی ایران پراز سلیمان است قسم به خون تو ای قاسم سلیمانی که عرصه ، عرصه ی جولان شیر مردان است هنوز خنده ی زیبایی تو تماشایی ست هنوز بر لب تو آیه های قرآن است رسیده ای به هرآنچه که آرزو کردی یقین که بر سر این سفره عشق مهمان است قسم به گرمی خونت ، برای ظلمت شب هنوز آتش چشم تو خط پایان است نوید می دهد این خون ، ظهور نزدیک است تمام هیمنه ی کاخ ظلم ویران است نوید می دهد این خون که صبح در راه است نوید می دهد این خون که فصل باران است # #سید_مهدی_نژاد_هاشمی #شهادت مبارک مرد بزرگ

---

---

   تاریخ ارسال  :   1398/10/13 در ساعت : 10:46:15   |  تعداد مشاهده این شعر :  136

---

---