ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



نوروزهامان یاد ....
یاد ایّامی که از ما دوستان را یاد بود
روحمان از قید و بند زندگی آزاد بود

چشمها پر نور و غمها دور و جانهادر سرور
سینه ها پرمهر و سرها سبز و دلها شاد بود

در کنار جویباری ، سایه سار گلبنی
باده پیما حرفهامان هر چه باداباد بود

در دل ویرانه گر بیتوته می کردیم ، باز
شادمان بودیم چون میخانه مان آباد بود

در کنار باده ی شورآفرین تلخ وش
لحظه ها شیرینمان از قصه ی فرهاد بود

پیر دائم مست دل بیدارمان یادش بخیر
در طواف خمّ می هم از پی ارشاد بود

دست در دامان رند باده نوشی می زدیم
گر جهانی جمله با ما بر سر بیداد بود

بیدلاگو ناصح بیدل که بادش تلخ کام
پندمان می داد اما پیش ما چون باد بود

دور گردون جمع ما را چون بنات النّعش کرد
ناخوشی تا بود از این خصم بی بنیاد بود

دختر رز را که شو نادیده زندان کرده اند
چیست جرمش؟گفت زاهد باده اش نوزاد بود

دم به دم نوروزهامان یاد کز میخانه ها
هر که می آمد به آهنگ مبارکباد بود.

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1398/12/13 در ساعت : 11:29:33   |  تعداد مشاهده این شعر :  99


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مجتبی باقی
1398/12/17 در ساعت : 11:42:40
آن روزگاران یاد باد
چه زیبا با رقص قلم و طبع روانتان تصویرگری کرده اید هزاران درود بر شما.
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
از حسن نظر بلندتان ممنونم.
بازدید امروز : 6,986 | بازدید دیروز : 18,002 | بازدید کل : 121,538,217
logo-samandehi