شبیه سرخی لاله شبیه سرخی سیبی
چقدر پاک و زلالی چقدر پاک و نجیبی
فرشته ها آدم ها زدند حلقه به دورت
خطاست اینکه بگویم که تو امام غریبی
دلم هوایی صحن و سرای پاک و زلالت
چنان که در دل تنگم نمانده صبر و شکیبی
نشسته زخم بزرگی به شانه های نحیفم
تو آن یگانه دوایی تو آن یگانه طبیبی
کبوترانه به هر سو پریده ام به هوایت
نمانده است در این آسمان فراز و نشیبی
اگرچه آمدنم سخت بود آمدم آقا
دوباره با پُرِ یک سینه ابر و بغض عجیبی
دوباره آمده ام غرق اشتیاق و سرورم
که باز می برم از محضر امام نصیبی
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/11/4 در ساعت : 12:29:33
| تعداد مشاهده این شعر :
1005
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.