هفتاد و دو سیاوش
بگذشته اند زآتش
آتشکده ست روشن
زان شعله های سرکش
سیاووش و سهراب و اسفندیار
ز نیرنگ وغربت ، چه بی دادرس
پدر؛ تا پسر را نه کشتن دهی
ز افراسیاب و ؛ زسیمرغ ؛ ترس
همیشه بخت بد با ماست ، انگار
نباشد سایه ، جز، پندار و آوار
نه راه پیش و نه راه پسی هست
چو رستم در ته چاهیم ، هربار
ازخون ِسیاووشان
روییده سیاووشان
هر گوشه ؛ سیاوشگرد
هر شهر؛ سیا پوشان
از آتش سوگند ؛ گذشته ست ؛ سیاووش
سودابه ی گیتی ؛ نفرفته ست ؛ سیاووش
رویید سیاووشان ؛ آتشکده ، گلشن شد
کیخسرو پدید آمد ؛ مانا که فرشته ست ؛ سیاووش
برجای ِ خون ِ سیاووش ِ گم نشان
روییده بوته ی سبز ِ سیاوشان
تا از نبودِ سیاوش بُوَد نشان
وز بازگشتِ هزاران ؛ سیاوشان
مهدی فرزه ( میم . مژده رسان)
توضیح اینکه "چارانه" به معنای رباعی ست و از آنجا که وزن رباعی لا حول ولا قوه الا بالله و وزن دوبیتی مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل می باشد دیدم "چارانه" هایم نه این است و نه آن .
آن ها را همانند "نا معادله" از سر ناچاری "نا چارانه" نامیدم .
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/11/9 در ساعت : 1:20:18
| تعداد مشاهده این شعر :
1031
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.