ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



از صبح زود آمده ام بر سر قرار - اینبار هم نیا و به روی خودت نیار
از صبح زود آمده ام بر سر قرار
اینبار هم نیا و به روی خودت نیار ...
باور نمی کنی که منم عاشق توأم ...!
باور نمی کنی که شدم سخت بی قرار
پر پر زدم شبیه کبوتر نفس نفس
بالم گرفته بر لبه ی سیم خاردار
تنها دومتر مانده به پرواز له شده ...
چشمان سرخ و دربه درم زیر یک قطار
آمد عبور کرد و پس از آن کشید آه ...
_ یک عمر لحظه های پر از یأس و انتظار
آمد قطار و بی خبر از ریل ها گذشت
دودی بلند شد پس از آن سرد و مرگبار
دودی که باخودش همه جا را سیاه کرد
دودی که مُهر زد به دل ِ تنگ ِ روزگار
این جمعه هم گذشت و ندیدیم روی خوش
دیگر چه سود آمدن ِ برف یا بهار ...
آخر تمام هستی ما درد می کشد
در لابه لای فلسفه ی جبر و اختیار
بی اختیار صورتمان می خورد زمین _
_از فکر ِ اینکه سیرتمان هست نابکار
_از اینکه کار ماشده یک عمر با ولع ...
تکرار روزهای ُپر از حرص و پول و کار
_از فکر اینکه داعیه دار ِ صداقتیم ...
با اسم های جعلی و القاب مستعار
_از اینکه روز و شب به همه انگ می زنیم
از مرد های مرده سر ِ چوبهای دار
_از آتش و گلوله و از جنگهای سرد ...
از فکر های هرزه ی منجر به انتحار
_از کشتن حقوق بشر زیر چکمها ...
از پایمال کردن زیتون در حصار
#
دنیا گمان کنم که به آخر رسیده است
نزدیک می شود به تباهی و انفجار
یا نه فقط تصور یک مرد عاشق است ...
که شعر تلخ می شود اینگونه ناگوار
شاید بیاید از دل صحرا نسیمتان ...
با عطر و طعم تازه ی همراه با بهار
تا بگذرد فصول عطش خیز کام ها ...
وقتی که می رسد به همه سیب آبدار
هرچه که هست می شود این جمعه کام ها ...
کامی بگیرد از نفس صبح ....یادگار...!
http://sabzevar-sher.persianblog.ir/



کلمات کلیدی این مطلب :  از ، صبح ، زود ، آمده ، ام ، بر ، سر ، قرار ، - ، اینبار ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/11/13 در ساعت : 18:56:19   |  تعداد مشاهده این شعر :  1762


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

احمدرضا قدیریان
1390/11/13 در ساعت : 23:29:39
سلام.
شعر زیبایتان را خواندم.
همیشه شاد باشید و شاعر.


با احترام.
/////////
ممنون استاد عزیز تصحیح شد سپاسگزارم
سیاوش پورافشار
1390/11/13 در ساعت : 21:19:38
سلام بزرگوار
از خواندن این عاشقانه زیبا محظوظ شدم
دست مریزاد
محمد علی هلال
1390/11/14 در ساعت : 10:37:56
سلام عرض ادب

سید بزرگوار این حقیر از غزلیات ..... بینهایت لذت میبرم
و امیدوارم موفق سر بلند باشید
////////
ممنون دوست عزیز از لطف شماست
برزو علی پور (خودکار کم رنگ)
1390/11/14 در ساعت : 9:26:58
دوست ارجمند جناب نژاد هاشمی
اثر این پست را خواندم
کار مطلع زیبایی دارد . متاسفانه حسن مطلع دیر زمانی است از حافظه خیلی ها حذف شده است .
« از صبح زود آمده ام بر سر قرار
اینبار هم نیا و به روی خودت نیار ... »
عینیت را به زیبایی با کلمه به تصویر کشیده اید .
« پر پر زدم شبیه کبوتر نفس نفس
بالم گرفته بر لبه ی سیم خاردار
تنها دومتر مانده به پرواز له شده ...
چشمان سرخ و دربه درم زیر یک قطار »
البته دلیل نوشته ام این نیست که یک اثر بی نقص است نه خودتان هم چنین عقیده ای ندارید مثلن نگاه ایدآل گرای همراه با اعتراض کمی در سطح مانده است و به شعار صرف رسیده نمی خواهم بگویم که شعار شدن شعر بد است نه خیلی وقت ها لازمه است مخصوصن وقتی اعتراض هست لیکن در این جا با تصویری نمودن و کاستن از کلیت و حرکت به سوی جزیی شدن تصاویر در قسمتی که اشاره نمودم زیبایی اثرتان دو چندان خواهد شد تعجب من این جاست که وقتی شما با قدرت و شاعرانگی هر چه تمام تر در ابتدای اثر مطابق خواسته ام سروده اید چرا بعد سست شدید ؟
موفق باشید .
با احترام _ خودکار کم رنگ
////////////
ممنون دوست عزیز ار حضورتان شعرتقریبا تازه ا یست در آینده بازنگری می کنم
ابراهیم حاج محمدی
1390/11/14 در ساعت : 17:18:47
سلام علیکم
سروده ای زیبا و دلنشین بود لذت بردم و استفاده کردم .
مجتبی اصغری فرزقی
1390/11/14 در ساعت : 9:21:1
سلام سید خدا


شعر زیبای شما را خواندم



زیباست و روان و با تصاویری دل نشین
پ




موفق باشید

راستی از داداش چه خبر

کم پیدایند


ایشان هم غزلهای قشنگی می سرایند
//////
سلام ممنون دوست عزیز مشغول چاپ مجموعه ای متفاوت در انتشارات شاملو هستند کارهایی خوبی در این مجموعه دارند ....و سلام می رسانند



یا علی
علی‌رضا دل‌خوش
1390/11/14 در ساعت : 11:13:35
بسیار زیبا بود. همانند همان قطاری که البته در این نفیسه ، متهم به قتل کبوتر عاشق شده است، شعرتان در ریل زیبایی رو به حرکت است.
استفاده کردم.
مصطفی پورکریمی
1390/11/13 در ساعت : 22:33:25
سلام جناب استاد نژادهاشمی بزرگوار
بسیار زیبا و استادانه سروده اید با پوزش می خواهم نکته ای را عرض کنم وآن این که به نظرم
این حس روان و طبع سرشار شما گاهی کار دستتان می دهد مثلا همین شعر شیوا به سبب همین توانایی شما به سمت قصیده شدن گرایش دارد و در قسمت های میانی دچار افت شده است .اما نبوغ شاعرانه ی شما در قسمت پایانی دوباره جان تازه ای به بیت ها می دهد و .... موفق باشید.
////////
ممنون دوست و استاد عزیز از حضور و نقدتان .......
کاظم نظری بقا
1390/11/14 در ساعت : 10:35:34
سلام دوست خوب و شاعر نازنین
شعر زیبا و دلنشینی بود هرچند که شعر بی ردیف گفتن گاه مشکل می شود
////////
ممنون دوست و استاد عزیز از حضورتان
اکبر نبوی
1390/11/14 در ساعت : 21:2:6
درود بر جناب عالی
زیبا بود و خواندنی و پر از حس و نگاه. درود دوباره بر شما.
بازدید امروز : 3,881 | بازدید دیروز : 12,053 | بازدید کل : 121,809,988
logo-samandehi