ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



خلیج همیشه فارس


بَر که می چیند آسمان نم نم، از سر آب آٰفتابش را



می گذارد خلیج بر ساحل سر پر شور و التهابش را



 



تا نگاهش به ماه می افتد، جزر و مد باز راه می افتد



نقره باران که می شود با خود می برد تا سراب خوابش را



 



باز در دست جام جم دارد، شرجی مست بس که دم دارد



هر غروب آفتاب می ریزد در گلوی صدف شرابش را



 



فارغ از های و هوی مردم شهر، لب ساحل غروب ها بندر



می سپارد به دست آرامش همه ی فکر و اضطرابش را



 



به تن داغ ماسه ها رفته طبع خونگرم مردمان جنوب



باد برده است تا هوای شمال خبر داغ آفتابش را



 



شب پر است از نگاه نامحرم، بادهای مخالف آمده اند



تا به هر قیمتی بیاندازند از سر موج ها حجابش را



 



پاکی اش را تباه می خواهند، آبی اش را سیاه می خواهند



نفت کش های هرزه گرد فرنگ به لجن می کشند آبش را



 



ریخته است از رگش همیشه و باز، نفت در لوله های روده دراز



شکم شهر تا که سیر شود، تا بچرخاند آسیابش را



 



شور و شیرین زبان مادری اش فارسی بوده است و می ماند



غرب گیرم که پر کند با زور همه جا حرف ناحسابش را



 



اعتصاب غذای ماهی ها... خودکشیّ نهنگ ها...، ای کاش



برساند به گوش خاک کسی خبر تلخ اعتصابش را



مربع



می نویسند بعدها که خلیج همه اش چاه نفت و گاز نبود



ولی آن روز دیر ای مردم چه کسی می دهد جوابش را؟


کلمات کلیدی این مطلب :  خلیج ، همیشه ، فارس ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/12/21 در ساعت : 20:51:51   |  تعداد مشاهده این شعر :  1415


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مصطفی پورکریمی
1390/12/22 در ساعت : 15:12:4
سلام جناب فردوسی عزیز

می نویسند بعدها که خلیج همه اش چاه نفت و گاز نبود

ولی آن روز دیر ای مردم چه کسی می دهد جوابش را؟

خیلی دلتنگت بودم با این غزل زیبا و استادانه صدای دلنوازت در ضمیرم طنین انداخت و خاطرات شیرین در دلم جان گرفت .موفق باشید.
...............
سلام جناب پورکریمی مهربان

مشتاق دیدار

با هم بودن ها چه زود خاطره می شوند. به امید دیدار. در یکی از همین روزهای زود
سینا شهیدا
1390/12/24 در ساعت : 9:23:11
فردا كه سرنوشت و همت دست در دست هم ، دست گراز ها را از پشت و پهلوي قوم پارس كوتاه كنند روح زخمي من اين چكامه را براي تاريخ فرياد خواهد زد و آن روز زياد دير نيست. بسيار زيبا سروده بوديد و زيباتر فرود آمده بوديد.

...................

با سلام
چشمانتان زیبا می بیند.
علی رضا آیت اللهی
1390/12/22 در ساعت : 8:47:28
سلام به شاعر ارجمند و گرامي
احسنت ، احسنت ؛ تشبيهاتي عالي ، زيبا و به مفهوم واقعي كلمه ، « شاعرانه » ؛ قافله اي از دل و دلبستگي . زنده و پايدار باشيد كه احساسات مرا به اوج رسانديد . لذٌت بردم و هنوز هم به تحسين نشسته ام .
...............
سلام جناب آیت اللهی عزیز

کوچک نوازی می فرمایید. خدا رو شکر که به دلتان نشسته است
محمد تقی قشقایی
1390/12/24 در ساعت : 15:44:9
تا نگاهش به ماه می افتد، جزر و مد باز راه می افتد

نقره باران که می شود با خود می برد تا سراب خوابش را

لذت بردم...

......................

با سلام

خدا رو شکر که مورد پسندتان واقع شده

سارا وفایی زاده
1390/12/22 در ساعت : 12:8:48
سلام جناب فردوسی
خواندم و لذت بردم زیبا بود و شیوا.


(می نویسنند بعدها که خلیج همه اش چاه نفت و گاز نبود ... می نویسند یک «ن» اضافه نوشته شده است تصحیح بفرمایید.)

.....................
با سلام

ممنون از دقت نظرتان. اصلاح شد

حسین سنگری
1390/12/23 در ساعت : 23:21:39
درود بر جناب فردوسی عزیز ... فوق العاده است این شعر ... احسنت بر شما ... واقعا لذت بردم

...............
سلام
ممنون از لطفتون
مهدیه زرعی ( هدیه)
1390/12/24 در ساعت : 10:14:10
سلام.
آفرین
شعر تون عالی بود.
موفق باشید
........................

سلام
ممنون

شما هم موفق باشین
مهدی آخرتی
1390/12/23 در ساعت : 10:12:49
آفرین
کشف های خوبی در کار بود که منجر به تصاویر زیبایی شده بود
.........................
سلام

ممنون از قدم رنجه تان
شبنم فرضی زاده
1392/6/1 در ساعت : 1:19:28

تا نگاهش به ماه می افتد، جزر و مد باز راه می افتد


نقره باران که می شود با خود می برد تا سراب خوابش را



.......
زیبایی هایت را دوست دارم
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 4 ماه و 21 روز و 11 ساعت و 35 دقیقه و 58 ثانیه است همراه شماییم 453987358.603 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 21,249 | بازدید دیروز : 27,704 | بازدید کل : 123,154,080
logo-samandehi