ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



چه زود حاشا کردی آن سوگند مستانه ات را...


اشک درد ِ کبوتر  ِ شکسته بال...



در کنج چشم هایش...



مرور می کند...



خاطرات پرواز را...



***********************



ای دل...



باز دیدی آن تندیس شکننده را...



چه پندار ساده ام...



از سستی ِ وعده ها...



چه زود حاشا کردی آن سوگند مستانه ات را...



دلم خوش بود به حرف هایت...



چه زود وداعی از شوق سلامی...



ای دل...



باز ندانستم که آسمان من و تو...



همیشه ابر غم و درد دارد....



ای چشم ندانستم....



که مرهم همیشگی ات، اشک است...



و بغضی که پیچیده در گلویم...



بارش واژه های پشیمانی از قلم...



جبران کدامین اشتباهایم خواهد شد...



چرا خسته دل را اینگونه داغش می کنم...



و مرغک عشق بال نگشوده...



بی بالش می کنم...



چرا باور نمی کنم بی مهری ات را....



نمی بینم...



تیغ نامهربانی (ی) پشت ِ نقاب ات...



رمقی برای فریاد چاک های درد نیست...



چه زود پاره های احساسم...



در خاک گام هایت دفن شد...



چه زود آوار شد،آشیان دوستی....



چه زود عریان ساختی،  خاطرات را....



...



نمی دانم، تقدیر ِ من...



تکرار ِ روزهای بی کسی ست...



چقدر بلند است ارتفاع اندوه هایم...



 



(رضا روستا)


کلمات کلیدی این مطلب :  چه ، زود ، حاشا ، کردی ، آن ، سوگند ، مستانه ، ات ، را... ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/12/24 در ساعت : 11:14:46   |  تعداد مشاهده این شعر :  1145


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

علی رضا آیت اللهی
1390/12/24 در ساعت : 16:26:46
سلام به دوست عزيز و شاعر گرامي
نهايت احساس ، نهايت احساس ؛ و طبيعتا" هرجا كه نهايت احساسي شاعرانه باشد نهايت زيبائي هم ديده مي شود . چقدر بلند است ارتفاع زيبائي هاي اين شعر ، و چه شيرين است بازديدن و بازديدن آن ....


سلام و عرض ادب حضور مهربان استاد جناب آیت اللهی


مستدام و در پناه حق تعالی باشید. بی نهایت سپاس گزارم الطاف پر مهرتان هستم.

درودتان

کوچک شاگرد - روستا
بازدید امروز : 8,095 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,564,055
logo-samandehi